برداشت آزاد از جرج مککارتی؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
• کارل مارکس، این شانس را داشت که اصولاً و دقیقاً مورد بررسی قرار گیرد و افکارش تا هراکلیتوس ریشهیابی گردد، ولی ماکس وبر، کمتر از این شانس بهرهمند بوده است.
• وبر، در مدت کوتاهی که مشغول تهیه رسالههای پایاننامه تحصیلی خود بود، شماری از آثار مهم و البته، فراموش شده را در زمینه تمدن باستان را به رشته تحریر درآورد: «علل اجتماعی انحطاط تمدن باستان» (۱۸۹۶) و «جامعهشناسی روستایی تمدنهای باستان» (۱۸۹۷).
• این دو اثر، حاصل تحقیق گستردهای در قلمرو بینالنهرین، مصر، فلسطین، یونان و جمهوری و امپراطوری روم بود.
• او شرح و توضیح وسیعی از بسط ایده «پولیس» (Polis) یونانی ارائه داد؛ از دوران آریستوکراسی و نبردهای پارس-یونان، تا قانون اساسی دموکراتیک آتنیها، اصلاحات سیاسی سولون (Solon, 638?-559?bc)، كليستنس (Cleisthenes, 570?-507 bc)، اِفیالتِس (Ephialtes, died 461 BC) و پریکلس (Pericles (495? bc -429? bc) تا امروز اهمیت خاصی دارند.
• وبر، به مسائل خاصی علاقهمند شد، که نهایتاً برای تحلیلهای ساختاری و تاریخی متأخرش دربارهی ظهور سرمایهداری و عقلانی شدن مدرنیت بسیار سرنوشتساز شد.
• او سؤالهای مهمی مطرح کرد که در مرورهای متداول وبر به آنها و اهمیت آنها پرداخت نمیشود.
• آیا سرمایهداری در یونان باستان و روم وجود داشت؟ اگر وجود داشت، به چه صورتی بود؟ و چه استمراری در شکلبندی امروز داشت؟
• نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعیای که به ایجاد یا حذف فرصتهایی برای بسط سرمایهداری و دموکراسی در جوامع باستانی کمک کردند، چه نهادهایی بودهاند؟ و چه استمراری در شکلبندی امروز داشت؟
• نهادهای اقتصادی حیاتی اروپای وسطی چه بودند؟ و آنها چگونه به تسهیل توسعهی سرمایهداری مدرن کمک میکردند؟
مآخذ:...
هو العلیم