سلام علیکم
با بخشی از مطالب شما در مورد افزایش تضاد و درگیری میان قوا به واسطه درهم امیختگی اختیارات و وظایفشان معتقدم ولی در عین حال به نظرم می رسد که پیشنهادتان در بند اول مطلب دوم می تواند منجر به تشکیل یک قدرت قانون گذار رو به دیکتاتور مابی شود که هرگاه با مخالفت نماینده اش در قوه مجریه مواجه شد اقدام به تعویض ان کند.( که این مطلب را در نمونه های عینی اش در برکناری وزیران مخالف با ریس قوه مجریه می توان مثال زد) و جدا از این مساله منجر به ایجاد زد و بندهای سیاسی نیز میگردد. که همین مسائل باعث می شود پخش محدود قدرت به جای تجمع ان بیشتر کارامد باشد.
نکته دیگر انکه علاوه بر قوه مجریه که تحت تنگناهای ایجادی از جانب قوه مقننه است،خود این قوه هم ا ز تنگناهایی از جانب قوه مجریه مواجه است. عدم اجرا و ابلاغ قوانین و مصوبات مجلس از جانب قوه مجریه موجب کم رنگ شدن نقش قوه مقننه در انظار رای دهندگانی است که به سبب حفاظت و حراست از حقوقشان نمایندگانی را برگزیده اند و در نهایت به افزایش اصطکاک و کشمکش دو قوه منجر شده و کاری از پیش نمیرود...

در پناه حق