حامد دهخدا؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
░▒▓ قضیه
▬ اصلاحطلبان رفتهاند و گزینه قابل ذکر اصلاحطلبی در میان نیست. اصولگرایان، به سه جبهه مبهم تقسیم شدهاند، و آقای «میگن» کار سه تکه ساختن آنها را به انجام رسانده است:
• «اصولگرایان سنتی»: اصولگرایانی که حاضر به مرزبندی آشکار با جناب اکبر هاشمی بهرمانی رفسنجانی نیستند. حتی جناب حبیب ا... عسگر اولادی مسلمان که از ارکان تصمیمگیری انتخاباتی این جناح است، اخیراً مرزبندی آشکار با جناب میرحسین موسوی و جناب مهدی کروبی را کنار گذاشتهاند و گفتهاند که آنان را «فتنهگر نمیدانند».
• «جبهه پایداری»: اصولگرایانی که مرزبندی آشکاری با جناب هاشمی دارند، ولی، اعتماد خود به دکتر محمود احمدینژاد را هم از دست رفته میبینند. آنان ترجیح دادهاند با رهبری روحانیت قم و تهران، خط مطمئنتری بگشایند.
• «هواداران احمدینژاد»: اصولگرایانی که مرزبندی آشکاری با هاشمی دارند و هنوز دلیلی برای جدایی از خط احمدینژاد و کم قدر کردن او نمیبینند.
▬ این سه جبهه اصولگرایان، هر یک برای خط مشی خود دلایلی دارند، ولی، فضای مناسبی برای گفتگوی آنان نیست. از این قرار، آقای «میگن»، این وسط غوغا میکند، و مدام از اینجا و آنجا، برای این و آن، اخباری له و علیه میبرد. در فضای خلأ اطلاعات و گفت و گوی موثق، اخبار آقای میگن، «خورده» که نه، «بلعیده» میشوند. اخباری که هیچ پایهای برای اعتماد به آنها نیست، پایه تحلیل میشوند و شکاف درونی اصولگرایان را به نحوی فعال میکنند که با خروش هر چه تمامتر انرژی انتخابات آینده را فراهم آورند.
▬ از این قرار، برآورد این است که فضای انتخابات نود و دو، اگر از فضای انتخابات هشتاد و هشت غبارآلودتر نباشد، لااقل، به همان اندازه مستعد ابهام خواهد بود.
▬ وقتی سخن از ابهام و غبارآلودی، یا مطابق مفهومسازی امام امیر المؤمنین علی علیه السلام، وقتی سخن از «فتنه» میرود، اولین نسخه کنار نشستن خواهد بود، تا غبار فروبنشیند. همچون بچه شتری که نه میشود سوارش شد، نه شیری از آن گرفت و خورد. کنار بنشین و خوب نگاه کن.
▬ وقتی میگویم کنار بنشین و خوب نگاه کن، منظور تلفیقی از «بیعملی» و «عمل مضاعف» است.
▬ «بیعملی»، از آن روی که ایست و تکون نخور، تا بفهمی که گام بعد را در راه میگذاری یا چاه.
▬ «عمل مضاعف»، از آن روی که اگر بنشینی و فقط بنشینی و فقط بنشینی و منتظر نشستن غبار باشی، بیگمان، زمان میگذرد و زمان میگذرد و بازیگران میآیند و میروند، و این وسط، تکلیفهای «تو» بر زمین خواهد ماند. پس، در این شرایط، هواداری وظیفه مکلفان نیست. بلکه وظیفه، جستن و یافتن و گشودن راه حق، و آشکار ساختن آن برای دیگران است.
▬ پس، اول سکوت کن و هر حرفی را نزن و هر کاری نکن. به معیارها پایبند بودن... .
▬ بعد، کوشش کردن، اطلاعات به دست آوردن، تصمیم گرفتن، بموقع تصمیم گرفتن، و حرکت کردن. و باز هم به معیارها پایبند بودن... . همواره بر معیارها پایبند بودن.
▬ هر چند که مطابق قاعده «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته»، همه موظف به نخبگی هستند، ولی، در واقع، امر، محتاط بودن به گاه فتنه تکلیف همه و عوام است، و دومی، طبعاً تکلیف نخبگان و مسؤولیتشناسان. نخبگان، وظیفه دارند و در انجام این تکلیف، ثواب عظیم خواهند داشت.
░▒▓ اصل مطلب
▬ امام روح ا... موسوی خمینی (ره) در فضایی شبیه امروز، و شاید غبارآلودتر از امروز، رهنمودهایی دارند.
▬ پس از پذیرش قطعنامه پانصد و نود و هشت، دوره تازهای در تاریخ سیاسی انقلاب شروع شد. آرایش افکار و شعارها و شعورها به هم ریخت و عوض شد. لازم بود مسیریابی تازهای صورت گیرد.
▬ هر چند خود ترسیم فضای آن روز، برای امروز نیز بسیار الهامبخش است، ولی از نظر من، خود متد و روش و قواعد برخورد با وضعیت جدید قابل توجهتر است.
▬ این متن کوتاه را با تأمل و با توجه به شیوه تحلیل امام روح ا... موسوی خمینی (ره) بخوانید. سنخ حکمت و بصیرت او را دریابید. شیوه تحلیل ایشان مهم است:
• «در مقطع کنونى، به طور جدّ، از همه گویندگان و دستاندرکاران و مسؤولین کشور و مدیران رسانهها و مطبوعات، مىخواهم که خود را از معرکهها و معرکهآفرینیها دور کنند؛ و مواظب باشند که ناخودآگاه آلت دست افکار و اندیشههاى تند نگردند؛ و با سعه صدر در کنار یکدیگر مترصد اوضاع دشمنان باشند.
• «در این روزها، ممکن است بسیارى از افراد، به خاطر احساسات و عواطف خود، صحبت از چراها و بایدها و نبایدها کنند. هر چند این مسأله به خودى خود یک ارزش بسیار زیباست، اما، اکنون، وقت پرداختن به آن نیست. چه بسا آنهایى که تا دیروز در برابر این نظام جبههگیرى کرده بودند و فقط به خاطر سقوط نظام و حکومت جمهورى اسلامى ایران از صلح و صلح طلبى بظاهر دم مىزدند، امروز نیز با همان هدف سخنان فریبنده دیگرى را مطرح نمایند؛ و جیرهخواران استکبار، همانها که تا دیروز در زیر نقاب دروغین صلح، خنجرشان را از پشت به قلب ملت فرو کرده بودند، امروز، طرفدار جنگ شوند. و ملیگراهاى بىفرهنگ براى از بین بردن خون شهداى عزیز و نابودى عزت و افتخار مردم، تبلیغات مسموم خویش را آغاز نمایند. که ان شاء اللَّه ملت عزیز ما با بصیرت و هوشیارى جواب همه فتنهها را خواهد داد.
• «... من در اینجا، به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایهها و ذخیرههاى عظیم الهى و به این گلهای معطر و نوشکفته جهان اسلام، سفارش مىکنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگى خود را بدانید؛ و خودتان را براى یک مبارزه علمى و عملى بزرگ تا رسیدن به اهداف عالى انقلاب اسلامى آماده کنید.
• «و من به همه مسؤولین و دستاندرکاران سفارش مىکنم که به هر شکل ممکن، وسایل ارتقاى اخلاقى و اعتقادى و علمى و هنرى جوانان را فراهم سازید؛ و آنان را تا مرز رسیدن به بهترین ارزشها و نوآوریها همراهى کنید؛ و روح استقلال و خودکفایى را در آنان زنده نگه دارید.
• «... مبارزه علمى براى جوانان زنده کردن روح جست و جو و کشف واقعیتها و حقیقتهاست. و، اما، مبارزه عملى آنان در بهترین صحنههاى زندگى و جهاد و شهادت شکل گرفته است. و نکته دیگرى که از باب نهایت ارادت و علاقهام به جوانان عرض مىکنم این است که در مسیر ارزشها و معنویات از وجود روحانیت و علماى متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطى خود را بىنیاز از هدایت و همکارى آنان ندانید. روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سختترین شرایط همواره با دلى پر از امید و قلبى سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسلها همت گماشتهاند و همیشه پیشتاز و سپر بلاى مردم بودهاند؛ بر بالاىدار رفتهاند و محرومیتها چشیدهاند؛ زندانها رفتهاند و اسارتها و تبعیدها دیدهاند؛ و بالاتر از همه، آماج طعنها و تهمتها بودهاند؛ و در شرایطى که بسیارى از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدى رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعى مردم دفاع نمودهاند؛ و هم اکنون، نیز در هر سنگرى از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر، در کنار مردمند؛ و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینى شهداى بزرگوارى را تقدیم نمودهاند.
• «علما و روحانیون متعهد اسلام، هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامى ملت خیانت نکرده و نمىکنند. البته، تذکر این نکته لازم است که در تمام نوشتهها و صحبتها هر وقت نام «روحانیت» را به میان آوردهام و از آنان قدردانى نمودهام، مقصودم علماى پاک و متعهد و مبارز است؛ که در هر قشرى ناپاک و غیر متعهد وجود دارد. و روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون، مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بودهاند؛ و ضربات اصلى را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدس مآب و دین فروش زدهاند و مىزنند.
• «... نکته دیگر اینکه، من اکثر موفقیتهای روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامى در ارزش عملى و زهد آنان مىدانم. و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشى سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزى به زشتى دنیاگرایى روحانیت نیست. و هیچ وسیلهاى هم نمىتواند بدتر از دنیاگرایى، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهای بیمورد مسیر زهدگرایى آنان را منحرف سازند؛ و گروهى نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفدارى از سرمایه دارى و سرمایه داران متهم نمایند. در این شرایط حساس و سرنوشت سازى که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است، باید بشدت مواظب حرکات خود بود» (صحیفه امام، ج. ۲۱: ۹-۹۵/ پيام به ملت ايران در سالگرد كشتار خونين مكه و قبول قطعنامه ۵۹۸/ زمان: ۲۹ تير ۱۳۶۷/۵ ذیالحجه ۱۴۰۸/ مكان: تهران، جماران).
مآخذ:...
هو العلیم