روزنامه حبلالمتین کلکته، سال ۱۴، ش.۲، پنجشنبه نوزده جمادی الثانی ۱۳۲۴، هفده مرداد ۱۲۸۵
▬ در آستانه انقلاب مشروطه، فهرست قابل ملاحظهای از فعالیتهای پررنگ اجتماعی کلید زده شد.
▬ عمده حرکات، از حکم تنباکو در ۱۳۰۹ ه.ق. آغاز گردید. این فعالیتها، پانزده سال بعد، در ۱۳۲۴ ه.ق. به انقلاب مشروطه منتهی شد.
▬ در گرماگرم انقلاب مشروطه، در اواسط جمادیالاول ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبری)، آقا محمدحسین فشارکی فرزند آیت الله محمد جعفر عالم و مجتهد اصولی و از بزرگان علمای اصفهان به همراهی ۱۳ نفر از علمای طراز اول اصفهان از جمله آقا نجفی اصفهانی، حاج آقا نورالله نجفی اصفهانی، آیت الله ابوالقاسم دهکردی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمدتقی مدرس، سید محمد باقر بروجردی، میرزا محمد مهدی جویبارهای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقا محمد جواد قزوینی و رکنالملک شیرازی موارد زیر را متعهد شدند:
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهما امکن [به قدر امکان] بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا پنج فقره است:
• اولاً: قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد، امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیر ایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
• ثانیاً: کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچههای دیگر ایرانی باشد، متعهد شدهایم بر آن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگری را برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
• ثالثاً: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود، لباس خودمان را از آن منسوج نماییم و منسوج غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را، اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوخته، ممنوع نیست استعمال آن.
• رابعاً: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره. اگر زاید بر این کسی تکلف دهد، ماها را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم. هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
• خامساً: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره:«إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» «وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» «وَلا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث «لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و مسری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری است، بهنظر توهین و خفت مینگریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مآخذ:...
هو العلیم