فیلوجامعه‌شناسی

مرور چهارده رویکرد در الهیات جدید؛ ۱۲. الهیات پسالیبرال

فرستادن به ایمیل چاپ


 ☼ اَلسَّلام عَلی الحُسَینِ ... و یا لیتَنا‏ کنْا معَکم فَنَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً



برداشت از tahoordanesh؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ یکی از مهم‌ترین تحولات در الهیات از حدود سال ۱۹۸۰، تردید روزافزون درباره امکان یک جهان بینی لیبرال است. نزد بسیاری، ظهور پسالیبرالیسم یکی از مهم‌ترین ابعاد الهیات غرب از سال ۱۹۸۰ است. ریشه‌های این جنبش در ایالات متحده قرار داشت و در ابتدا به مکتب الهیات ییل و بویژه الهی‌دانانی مانند هانس فری، پل هالمر، دیوید کلسی و جرج لیندبک نسبت داده می‌شد. «شباهت‌های خانوادگی» روشنی میان شماری از رویکردها به الهیات وجود دارد که در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ از ییل ظهور یافت. از آن زمان، جریان‌های پسالیبرال به خوبی در الهیات دانشگاهی بریتانیا و امریکای شمالی تثبیت شده‌اند. مبانی اساسی این جنبش، همان رویکردهای روایی به الهیات است، مانند آن‌هایی که به دست هانس فریو مکتب‌های تفسیر اجتماعی، که بر اهمیت فرهنگ و زبان در تولید و تفسیر تجربه و تفکر تأکید داشت، بسط و توسعه یافت.

░▒▓ بازگشت به سنن دینی
▬ پست لیبرالیسم با اساس قرار دادن آثار فیلسوفانی چون السدر مک‌اینتایر هم به نفی رویکرد جنبش روشنگری سنتی به «عقلانیت مطلق»، و هم پیش فرض‌های لیبرالی در تجربه مستقیم دینی و مشترک برای همه بشریت پرداخت. پسالیبرالیسم با این استدلال که همه تفکر و تجربه از تاریخ و اجتماع اثر می‌پذیرد، برنامه الهیاتی خود را بر بازگشت به سنن دینی‌ای استوار ساخت که ارزش‌های آن ذاتاً از آن خود است. از این رو، پسالیبرالیسم شالوده ستبز است (یعنی مفهوم مبنایی کلی برای شناخت را انکار می‌کند )، اجتماعی است (، زیرا، به ارزش‌ها، تجربه‌ها و زبان جامعه توسل می‌جوید و الویت را به افراد نمی‌دهد ) و تاریخ باوراست (زیرا بر اهمیت سنت‌ها و جوامع تاریخی مرتبط با آن‌ها در شکل دادن به تجربه و تفکر تأکید دارد).

░▒▓ ریشه‌های فلسفی پسالیبرالیسم
▬ ریشه‌های فلسفی این جنبش پیچیده است. در این جنبش، قدردانی خاصی از سبک رویکرد منسوب به فیلسوف السدر مک‌اینتایر را می‌توان تشخیص داد. این رویکرد بر پیوند میان روایت، جامعه و زندگی اخلاقی تأکید دارد. در این زمینه، پسالیبرالیسم تأکید بسیاری بر ویژه بودن ایمان مسیحی دارد که در واکنش بر علیه جریانات شدیدا یکپارچه لیبرالیسم، در تلاش نافرجامش برای نظریه سازی (اینکه همه ادیان از یک چیز سخن به میان می‌آورند) و مشاهده (اینکه ادیان متفاوت اند) بر یکدیگر انطباق دارند.

░▒▓ استدلال منتقدان لیبرال پسالیبرالیسم
▬ منتقدان لیبرال پسالیبرالیسم چنین استدلال می‌کنند که این جنبش نشان‌دهنده گرفتار شدن در «اخلاق گتو» یا شکلی از «ایمان گرایی» یا «قبیله گرایی» است، زیرا، زا معیارهای جهانی در باب ارزش و عقلانیت عقب نشینی کرده است. پسالیبرال‌ها در پاسخ به منتقدان لیبرال خود چنین استدلال می‌کنند که اینان ظاهراً، ناتوان از پذیرش این‌اند که جنبش روشنگری به نقطه پایانش رسیده و این‌که هرگونه تصوری از «زبان جهانی» یا «تجربه بشری مشترک» پنداری بیش نیست. مانند جزیره خیالی رابینسون کرزوئه، تشبیه معروف هانس – گئورگ گادامر.

░▒▓ جرج لیندبک و برنامه پسالیبرال
▬ مهم‌ترین بیانیه در تبیین برنامه پسالیبرال همان کتاب ماهیت آموزه (۱۹۸۴) اثر جرج لیندبک است. لیندبک با نفی رویکردهای (معرفتی – گزاره‌ای) به آموزه‌ها بدلیل پیش مدرن بودنشان و با نفی تئوری‌های لیبرال «تجربی-بیانی» به سبب ناتوانیشان از به حساب آوردن تتنوع تجربی بشر و نقش میانجی فرهنگ در تفکر و تجربه بشری، رویکردی را به نام رویکرد «فرهنگی-زبان‌شناختی» مطرح می‌سازد که ویژگی‌های اساسی پسالیبرالیسم در آن تجسم یافته است. رویکرد فرهنگی ـ زبان شناختی منکر هر گونه تجربه بشری خالص و کلی است که وجودی جدا از زبان و فرهنگ بشری دارد و تأکید می‌کند که قلب دین در زیستن در درون یک سنت خاص دینی و تاریخی، و درونی کردن اندیشه‌ها و ارزش‌های آن قرار دارد. این سنت بر مجموعه‌ای از اندیشه‌ها که در تاریخ اثر پذیرفته‌اند استوار است، که روایت برای آن یک ابزار انتقال کاملاً مناسب است.

░▒▓ دیدگاه هولمر
▬ چنین اندیشه‌هایی را می‌توان در اثر قبلی و مهم در ظهور پسالیبرالیسم به نام گرامر ایمان (۱۹۷۸ ) اثر پل هلمر مشاهده کرد. از دیدگاه هولمر، مسیحیت دیدگاهی اساسی دارد که ساختار و شکل «بازی‌های زبانی» مسیحیت را تنظیم می‌کند. این زبان نه ابداع الهیات است، نه تحمیل شده از سوی آن، بلکه هم اکنون، درون الگوهای کتاب مقدس که الهیات در نهایت بر آن‌ها متکی است، وجود دارد. از این رو، رسالت الهیات کشف این قواعد درونی کتاب مقدس ( مانند نحوه پرستش خدا و سخن گفتن درباره او) است نه تحمیل قوانین بیرون از کتاب مقدس. از دیدگاه هلمر، یکی از نقصیه‌های اساسی لیبرالیسم، عبارت است از کوشش‌های آن برای «تفسیر مجدد» یا «تبیین دوباره» مفاهیم کتاب مقدس که به شکل اجتناب ناپذیری به هماهنگ‌سازی کتاب مقدس با روح زمانه تنزل یافته است. «پرداختن دوباره و مستمر به کتاب مقدس به قصد انطباق آن با زمان، تنها شکلی پیچیده و شاید نامشهود از برده زمان شدن است نه تمایل به پیروزی بر زمان به خاطر خدا». الهیات بر الگوی درونی کتاب مقدس استوار است و ملزم به توصیف و اعمال آن به بهترین شکل ممکن است. تأیید این‌که الهیات اقتداری منتظم‌کننده دارد، بدان معنا نیست که می‌تواند کتاب مقدس را تنظیم کند، بلکه تصدیق این است که در مطالب کتاب مقدس الگوی خاصی از نظم هم اکنون، وجود دارد و رسالت الهیات آن است که آن را فاش ساخته و تبیین کند.

░▒▓ پیوند پسالیبرالیسم با دو حوزه از الهیات مسیحی
▬ پست لیبرالیسم در پیوند با دو حوزه از الهیات مسیحی دارای اهمیت ویژه‌ای است:

░▒▓ ۱. الهیات نظاممند
▬ امروزه، الهیات اصولاً رشته‌ای توصیفی شناخته می‌شود که توجه آن به بررسی مبانی هنجارین سنت مسیحی است که از طریق روایت کتاب مقدس از عیسی مسیح منتقل شده است. حقیقت را می‌توان دست کم تا حدی، با پای بندی به سنت‌های اعتقادی متمایز از ایمان مسیحی برابر دانست. این موضوع منتقدان پسالیبرالیسم را واداشته که آن را متهم کنند که از حوزه عمومی به سمت نوعی گتوی مسیحی عقب نشینی کرده است. اگر الهیات مسیحی، به قول پسالیبرالیسم، از درون نظاممند است، (به این معنا که توجه خود را به بررسی مناسبات درونی سنت مسیحی معطوف کرده)، اعتبار آن باید با مراجعه به معیارهای درونی خودش داوری شود نه با معیارهایی مقبول همگان یا جهانی. این موضوع بار دیگر انتقادات کسانی را برانگیخت که معتقد بودند که الهیات باید معیارهای بیرونی داشته باشد که قابل موشکافی همگانی باشد و به وسیله آن بتوان اعتبار آن را آزمود.

░▒▓ ۲. اخلاق مسیحی
▬ استنلی هاوئرواس یکی از نویسندگان است که رویکردهای پسالیبرال به اخلاق را بررسی کرده است. او با نفی اندیشه جنبش روشنگری درباره مجموعه‌ای کلی از اندیشه‌ها یا ارزش‌های اخلاقی، معتقد است که توجه اخلاق مسیحی، به شناسایی بینش اخلاقی یک جامعه تاریخی (کلیسا) و به فعلیت رساندن آن بینش در زندگی پیروان خود است. از این رو، اخلاق دارای نظامی درونی است؛ به این معنا که توجه آن به مطالعه ارزش‌های اخلاقی درونی یک جامعه است. اخلاقی بودن عبارت است از شناختن بینش بصیرت اخلاقی یک جامعه تاریخی خاص، تصاحب ارزش‌های اخلاقی آن و اعمال آن‌ها در آن جامعه.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.