فیلوجامعه‌شناسی

مرور چهارده رویکرد در الهیات جدید؛ ۱۰. الهیات رهایی‌بخش

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت از tahoordanesh؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ اصطلاح «الهیات رهایی‌بخش» به لحاظ نظری به هر الهیاتی گفته می‌شود که شرایط ظالمانه را مورد خطاب قرار داده یا با آن درافتد. به این معنا، الهیات فمینیستی را هم می‌توان نوعی الهیات رهایی‌بخش دانست؛ همان گونه که اصطلاح قدیمی‌تر «رهایی زنان» نیز این را افاده می‌کند. هم‌چنین، الهیات سیاهان هم بی تردید به موضوع رهایی‌بخشی می‌پردازد. با این حال، در عمل، این اصطلاح برای اشاره به شکلی کاملاً متفاوت از الهیات به کار می‌رود که ریشه در اوضاع و احوال امریکای لاتین در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ داشت. در سال ۱۹۶۸، اسقف‌های کلیسای کاتولیک در امریکای لاتین برای برگزاری همایشی در شهر مدلین در کلمبیا گرد هم آمدند. این نشست که معمولاً، با نشان اختصاری CELAM II شناخته می‌شود، با اعتراف به این‌که کلیسا معمولاً، جانب دولت‌های بیدادگر در این منطقه را گرفته و اعلام این‌که در آینده جانب تهیدستان را خواهد گرفت، منطقه را با تکانه ای مواجه ساخت. چندی نگذشت که این موضع سیاسی و شبانی با مبانی استوار الهیاتی تکمیل شد. الهی‌دانی به نام گوستاوو گوتی یرس اهل پرو در کتاب الهیات رهایی‌بخش (۱۹۷۱) محورهای اصلی‌ای را که شاخصه این جنبش شدند و ما در این‌جا به بررسی آن‌ها می‌پردازیم، معرفی کرد. نویسندگان برجسته دیگری مانند لئوناردو بوف اهل برزیل و خوان لویس سگوندو اهل اروگوئه و خوزه میگوئز بونینو اهل آرژانتین در این میان دیده می‌شوند. فرد اخیر از یک جهت استثنایی است و آن این‌که وی شخصی پروتستان (دقیق‌تر فردی متدیست) است که در گفتگویی مشارکت جسته که گردانندگان آن، نویسندگان کلیسای کاتولیک اند.

░▒▓ محورهای اساسی الهیات رهایی‌بخش
▬ محورهای اساسی الهیات رهایی‌بخش در امریکای لاتین را می‌توان به ترتیب زیر خلاصه کرد:

۱. الهیات رهایی‌بخش به افراد تهی دست و ستم دیده توجه دارد. «تهیدستان منبع اصیل الهیات در درک حقیقت مسیحیت و عمل به آن هستند (جان سابرینو). در اوضاع و احوال امریکای لاتین، کلیسا هوادار تهیدستان است: «خدا به روشنی و بی هیچ تردید جانب تهیدستان را گرفته است» (بونینو). این موضوع که خداوند جانب تهیدستان را گرفته، بینش دیگری را پدید آورد و آن این‌که تهیدستان در تفسیر ایمان مسیحی جایگاهی دارند که دارای اهمیت خاصی است. همه الهیات و رسالت مسیحی باید با «نگاه از پایین» با آلام و دردهای تهیدستان آغاز شود.
۲. الهیات رهایی‌بخش تأملاتی انتقادی در مسائل عملی دارد. به قول گوتی یرس، الهیات «تأملی نقادانه درباره عمل مسیحیت در پرتو کلام خداست». الهیات منفصل از استلزامات اجتماعی یا کنش سیاسی نیست و نباید چنین نیز باشد. الهیات کلاسیک غرب، عمل را نتیجه تأملات می‌داند و این در حالی است که الهیات رهایی‌بخش ترتیب را به عکس می‌کند: در ابتدا، عمل آغاز می‌شود و در پی آن، تأملات انتقادی می‌آید. «الهیات باید از تبیین کردن جهان باز ایستد و دگرگون کردن آن را آغاز کند» (بونینو). شناخت درست خدا هرگز بی‌طرفانه یا جدا افتاده نیست، بلکه در تعهد به آرمان تهیدستان و از طریق آن حاصل می‌شود. این نظرگاه جنبش روشنگری، که تعهد مانعی بر سر راه شناخت است، در الهیات رهایی‌بخش از اساس مردود است.

░▒▓ رابطه الهیات رهایی‌بخش با نظریه مارکسیسم
▬ در این جا، وامدار بودن الهیات رهایی‌بخش به نظریه مارکسیسم روشن می‌شود. بسیاری از ناظران غربی، به همین سبب، این جنبش را مورد انتقاد قرار داده‌اند و آن را اتحادی نامقدس میان مسیحیت و مارکسیسم دانسته‌اند. الهی‌دانان رهایی‌بخش به شدت از بهره گرفتن از مارکس بنا بر دو اساس مهم دفاع کرده‌اند. نخست، مارکسیسم «ابزاری برای تحلیل اجتماعی» دانسته می‌شود (گوتی یرس؛، زیرا، کسب بینش‌هایی در باب ماهیت کنونی جامعه امریکای لاتین و نیز شیوه‌هایی برای اصلاح اوضاع اسف بار تهیدستان را ممکن می‌سازد. دوم مارکسیسم برنامه‌ای سیاسی ارائه می‌دهد که به واسطه آن نظام اجتماعی ناعادلانه موجود را می‌توان برچید و جامعه‌ای عادلانه پدید آورد. الهیات رهایی‌بخش عملاً منتقد سرسخت سرمایه داری و هوادار سوسیالیسم است. الهی‌دانان الهیات رهایی‌بخش ضمن یادآوری استفاده توماس آکویناس از ارسطو در شیوه الهیاتی خود، چنین استدلال می‌کنند که آن‌ها نیز صرفاً همان راه او را دنبال می‌کنند؛ به این معنا که از فیلسوفی غیردینی برای معنادار کردن باورهای اساساً مسیحی بهره می‌برند. بر این نکته باید تأکید کرد که این بدان سبب است که الهیات رهایی‌بخش اعلام کرد که ترجیح دادن تهیدستان توسط خدا و تعهد او به آن‌ها یکی از جنبه‌های اساسی بشارت است، نه گزینه‌ای آسان (bolt-on)که برخاسته از اوضاع و احوال امریکای لاتین یا صرفاً مبتنی بر نظریه سیاسی مارکسیستی باشد.

░▒▓ جایگاه و تأثیر الهیات رهایی‌بخش در مباحث کنونی الهیات مسیحی
▬ الهیات رهایی‌بخش اهمیت بسیاری در مباحث کنونی در باب الهیات دارد. دو موضوع کلیدی الهیات را می‌توان نمونه تأثیر آن دانست:

░▒▓ ۱. هرمنوتیک کتاب مقدس
▬ کتاب مقدس به مثابه روایت رهایی خوانده می‌شود. رهایی اسرائیل از اسارت مصر، نکوهش ستمکاری از سوی پیامبران و اعلام بشارت به تهیدستان و رانده شدگان توسط عیسی دارای اهمیت خاصی است. کتاب مقدس خوانده می‌شود، اما، نه از منظر دیدگاهی که آرزویش درک بشارت است، بلکه از سر توجه به استفاده از بینش‌های رهایی‌بخش آن در اوضاع امریکای لاتین. الهیات آکادمیک غرب این رویکرد را با بی صبری و اشتیاق مورد توجه قرار داده است و بر این باور است که خود فاقد جایگاهی برای بینش‌های مذکور در باب تحقیقات مربوط به تفسیر چنین عبارت‌هایی از کتاب مقدس است.

░▒▓ ۲. ماهیت رستگاری
▬ الهیات رهایی‌بخش مایل بوده است که رستگاری را با رهایی برابر داند و بر جنبه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رستگاری تأکید کرده است. این جنبش تأکید خاصی بر مفهوم «گناه ساختاری» کرده و خاطرنشان می‌کند که این جامعه است که به فساد کشیده شده و نیازمند رهایی است نه افراد. الهیات رهایی‌بخش از دید منتقدانش، رستگاری را تا سر حد موضوعی کاملاً این جهانی تنزل داده و ابعاد متعالی و ابدی آن را نادیده گرفته است.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.