برداشت از بهرام افتخاری؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ نود و یک سال پیش، در شب ششم، و بامداد هفتم نوامبر سال ۱۹۱۷ میلادی بر اساس تقویم گریگوری، بلشویکها بر اساس یک نقشه طراحی شده مراکز عمده تصمیمگیری و مهم شهر پتروگراد «سنت پترزبورگ» پایتخت روسیه را تصرف کردند.
▬ این کودتا، که بدون حمایت واقعی مردم انجام شد در واژگان بلشویکها (که بعدها کمونیست نامیده شدند) انقلاب اکتبر نام گرفت، زیرا، بر اساس تقویم رومی که در روسیه قدیم تا روز چهارده فوریه سال ۱۹۱۸ میلادی رایج بود، این حوادث در شب بیست و پنج و بامداد بیست و شش اکتبر رخ داده بودند.
▬ هنگام کودتای بلشویکها، مردم پایتخت از وقایعی که در پیرامونشان رخ میداد بیاطلاع بوده و متوجه هیچ اتفاقی نشدند و شبزندهداران به عادت همیشگی در خیابان نوسکی، گردشگاه پایتخت پرسه میزدند. ابتکار این کودتا به بیست و سه اکتبر، حدود دو هفته قبل از انجام آن (بر اساس تقویم گریگوری) سال ۱۹۱۷ میلادی بازمیگشت. در این روز، لنین، رهبر بلشویکها مخفیانه پناهگاهش در فنلاند را برای شرکت در جلسه کمیته مرکزی حزبش ترک کرد. او در جلسه کمیته لزوم شورش مسلحانه را به تصویب رساند و بر اجرای آن تأکید کرد.
▬ لنین، میخواست دموکراسی نوپای روسیه را که چند ماه قبل از این تاریخ با سقوط امپراتوری تزاری برقرار شده بود، سرنگون کرده و با الهام از اصول مارکسیستی یک دیکتاتوری پرولتاریا را در روسیه برقرار سازد. لنین پس از خاتمه جلسه فوراً به پناهگاهش در فنلاند بازگشت و تروتسکی معاونش عهده دار تدارک این شورش مسلحانه شد. الکساندر کرنسکی، رییس دولت موقت روسیه، تصور نمیکرد که گروه کوچک بلشویکها یک خطر بالقوه برای دموکراسی نوپای روسیه باشد. با این حال، بلشویکها به رغم تعداد نسبتاً اندک از نظر تبلیغات و شعارهای فریبنده بسیار فعال بودند.
▬ آنها، توانستند با ترویج سه شعار بسیار موثر بسیاری از سربازان پادگان پتروگراد را به سوی خود جذب کنند: «صلح فوری»، روسیه در آن زمان در کنار دموکراسیهای غربی علیه امپراتوری آلمان و اتریش میجنگید، «زمین برای دهقانان»، «تمام قدرت برای سویتها»، سویتها در زبان روسی به مفهوم شوراها یا هیأتهای تصمیمگیری بودند و از نظر دموکراتهای واقعی سویتها در حکم دستیابی به یک دموکراسی حاکم محسوب میشدند. ملوانان کرونشتاد و سربازان پادگان پتروگراد مفتون این سه شعار شدند. زمان اقدام بلشویکها برای به دست گرفتن قدرت فرا رسیده بود.
▬ لنین، بار دیگر به روسیه بازگشت. او در جریان یک جلسه جدید کمیته مرکزی در روز بیست و نه اکتبر موفق شد تصمیم شورش مسلحانه را به رغم مخالفت کامنف و زینوویف، عضو برجسته بلشویکها، که از یک شکست احتمالی بیم داشتند، به کمیته مرکزی تحمیل کند. در روز شش نوامبر سال ۱۹۱۷ میلادی، مأموران پلیس دولت موقت یک چاپخانه حزب بلشویک را تعطیل کردند. این اقدام موقعیت مناسبی را که بلشویکها در انتظار آن برای اجرای نقشه خود بودند، فراهم کرد. در جریان این روز، مطابق با دستورات کمیته نظامی انقلابی، بلشویکها از همبستگی سربازان قلعه پتر - پل اطمینان پیدا کردند و بدون جلب توجه تمام پلهای پایتخت را در دو سوی رودخانه نوا تحت کنترل خود درآوردند. هنگام شب، آنها بدون ایجاد سر و صدا ایستگاهها، دفاتر پست و سایر مراکز حساس را اشغال کردند. در آن زمان کرنسکی در پتروگراد نبود. وزیران دولت موقت پس از آگاهی از کودتای بلشویکها در کاخ زمستانی تزارهای روسیه پناه گرفتند.
▬ آنها، برای دفاع از پایتخت و کاخ فقط یک واحد کوچک نظامی را که از هزار و سیصد سرباز، قزاق و دانشجویان افسری و تعدادی داوطلب زن تشکیل شده بود، در اختیار داشتند. بلشویکها و طرفداران لنین کاخ زمستانی را محاصره میکنند و پنج هزار ملوان و سربازان کرونشتاد نیز به آنها میپیوندند. در روز هفت نوامبر، لنین برای اینکه به کودتای خود وجهه انقلابی دهد، دستور میدهد ناو جنگی «وحشت» که در چند صد متری کاخ زمستانی در یکی از شاخههای رودخانه نوا پهلو گرفته بود به سوی کاخ شلیک کند.
▬ پس از شلیک سی گلوله توپ به سوی کاخ زمستانی، بلشویکهای مسلح به داخل کاخ رخنه میکنند. وزیران دولت موقت دستگیر میشوند. مدافعین کاخ که زنده مانده بودند، آزاد شدند. کودتای بلشویکها که «انقلاب اکتبر» نام گرفت به موجودیت دولت موقت خاتمه میدهد. لنین بلافاصله پس از به دست گرفتن قدرت، ابزار دیکتاتوری را به راه انداخت. مطبوعات بورژوا تعطیل شدند. یک ماه پس از کودتا، در روز هفت دسامبر پلیس امنیتی وحشتناک بلشویکها «چکا» تاسیس شد. در روز بیست دسامبر هر گونه اعتصاب ممنوع شد.
▬ به این ترتیب، در شب ششم، و بامداد هفتم نوامبر سال ۱۹۱۷ میلادی (بر اساس تقویم گریگوری) بلشویکها بر اساس یک نقشه از پیش طراحی شده مراکز عمده تصمیمگیری و حساس شهر پتروگراد را تصرف کردند. آنها در این کودتا که نام «انقلاب اکتبر» را بر آن نهادند، دولت موقت کرنسکی و دموکراسی نوپای روسیه را سرنگون کردند.
▬ دیکتاتوری پرولتاریا برقرار شد، و دهها میلیون نفر از مردم روسیه به اردوگاههای کار اجباری در سیبری اعزام شدند، و هر صدایی را پلیس مخوف امنیتی در گلو خفه کرد. به رغم این اقدامات خشونت بار به دلیل بسته بودن مرزها، اخبار این فجایع به طور کامل به گوش جهانیان نمیرسید و برخی از افراد در گوشه و کنار جهان به این حکومت دل بسته و به آن امیدوار بودند. تا اینکه هفتاد سال میگذرد، اتحاد شوروی از هم میپاشد و تخیل واهی دیکتاتوری پرولتاریا و کمونیسم به تاریخ میپیوندد.
برداشت از دنیای اقتصاد
هو العلیم