فیلوجامعه‌شناسی

نقش ”چارچوب‌سازی“ در جنبش‌های اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

رابرت دی. بنفورد و دیوید اِی. اسنو؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ مفهوم ”چارچوب‌سازی“ (framing) که از مفهوم ”چارچوب“ (frame) اروینگ گافمن برگرفته شده است، کاربرد وسیعی در فهم جنبش‌های اجتماعی یافته است.
▬ چارچوب‌های کنش جمعی، کم و بیش، اجزاء لاینفک سازنده فهم مشترک در مورد شرایط یا موقعیت مشکل‌دار عمل می‌کنند که مآلاً، نیاز به تغییر را تعریف می‌کنند، خصوصیاتی را با توجه به این‌که چه کسی یا چه چیزی باید سرزنش شود سامان می‌دهد، و مجموعه‌ای بدیل از ترتیبات را مطرح می‌کنند و دیگران را به عمل معطوف به تغییر برمی‌انگیزانند.
▬ در واقع، ایدئولوژی جنبش سه تکلیف اساسی را برای چارچوب‌سازی به انجام می‌رساند؛ (۱) ”چارچوب‌سازی تشخیصی“ (تشخیص مسأله و ویژگی‌های آن)، (۲) ”چارچوب‌سازی پیش‌گویانه“، و (۳) ”چارچوب‌سازی انگیزشی“ یاد می‌کنند.
▬ کنش‌گران جنبش، با پی‌گیری این ”وظایف بنیادین چارچوب‌سازی“، به مسائل مرتبط با هم، به منظور ”بسیج هماهنگ“ و ”بسیج کنشی“ دست می‌یابند. اگر ساده بگوییم، اولین جزء پرونده یا جزء تسهیل‌کننده، توافق است، در حالی که آخرین جزء پرونده، کنش و حرکت دادن مردم از خانه‌ها به سنگرهاست.

░▒▓ چارچوب‌سازی تشخیصی
▬ امروزه، دانش‌پژوهان، توجه تجربی قابل ملاحظه‌ای به شناسایی و تحلیل انواع مختلف اجزاء تشخیصی، و پیش‌گویانه و چارچوب‌سازی‌های خاص بسیج مربوط به جنبش‌ها و سازمان آن‌ها مبذول داشته‌اند و آن‌ها را مطرح کرده‌اند. مطالعات موردی مختلفی با توجه به چارچوب تشخیصی، در مورد بسط و نمود آن‌چه جیمسون و همکارانش ”چارچوب‌های بی‌عدالتی“ نامیده‌اند انجام گرفته است. حجم وسیعی از مطالعات متوجه شیوه‌هایی شده‌اند که در آن‌ها، جنبش‌ها ”قربانیان“ نوعی بی‌عدالتی را مشخص کرده‌اند و قربانی شدن آن‌ها را تبیین و آشکار کرده‌اند. در مجموع، این مطالعات در تقویت مدل جیمسون و دوستانش که به مفهوم‌سازی چارچوب‌های بی‌عدالتی به عنوان یک شیوه تفسیر (که مقدمه‌ای بر سرپیچی، اعتراض یا شورش هستند) عمل می‌کنند. کسانی این چارچوب‌های بی‌عدالتی را تولید می‌کنند یا با آن منطبق می‌شوند که اعمال مرجع قدرت را ناعادلانه دانسته‌اند. در حالی که شواهد تجربی مطالعات پیش گفته به روشنی ثابت می‌کنند که چارچوب‌های بی‌عدالتی در انواع مختلف جنبش‌های اجتماعی مشترکند، اما، مطالعات نظری یا تجربی اندکی در تأیید نظر جیمسون مبنی بر این که همه چارچوب‌های کنش جمعی ”چارچوب‌های بی‌عدالتی“اند، وجود دارد، تأکید از متن اصلی است)؛ و هیچ مطالعه‌ای هم در تأیید این نظر کمتر بلندپروازانه که همه‌ی چارچوب‌های کنش جمعی در بردارنده جزئی بی‌عدالتی هستند وجود ندارد. مثلاً، در جنبش‌های مذهبی، هم‌یاری، و هویتی، سؤال اینجاست که آیا یک ”چارچوب“ کنش جمعی خوش پرداخت، مستلزم آن است که یک جزء بی‌عدالتی داشته باشد. مع‌هذا، به نظر می‌رسد که چارچوب‌های بی‌عدالتی تقریباً در همه جنبش‌هایی که مدافع تغییر اقتصادی یا سیاسی‌اند، حضور دارند.
▬ از آن‌جا که جنبش‌های اجتماعی می‌خواهند موقعیت یا موضوعی مشکل دار را اصلاح کنند یا تغییر دهند، در نتیجه، کنش جهت‌دار موکول به تعیین منابع علیت، سرزنش یا کارگزاران مقصر است. این جزء وصفی ”چارچوب‌سازی“ تشخیصی از طریق توجه به تقصیر یا مسؤولیت به این کارکرد مربوط می‌شود. با این حال، وفاق بر سر منشاء مسأله به طور خود به خود از توافق بر سر ماهیت مسأله ناشی نمی‌شود. مجادلات بر سر این که چه کسی یا چه چیزی مقصر است، دائماً میان جنبش‌های اجتماعی مختلف و نیز درون سازماندهی‌های جنبش در می‌گیرد. بنفورد در مطالعه خود درباره جنبش خلع سلاح هسته‌ای دهه ۱۹۸۰ گزارش می‌دهد که این جزء وصفی چارچوب‌های کنش جمعی، اغلب منشاء تضاد کینه‌توزانه درون جنبشی بوده است که گروه‌های صلح طلب را بر سر این مسأله که آیا صفت ”مهم‌ترین علت تهدید هسته‌ای“ را باید به سقوط کلی اخلاق، تکنولوژی لجام گسیخته، صنایع دفاعی، سرمایه‌داری، ساختار جغرافیایی ناهم‌زمان، یا ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی یا هر دو نسبت داد، دچار دو دستگی کرده است.
▬ البته، اهمیت این فرآیندهای وصفی برای کنش جمعی را قبلاً شماری از پژوهشگران، پیش از ظهور رهیافت ”چارچوب‌سازی“ جنبش‌های اجتماعی خاطر نشان کرده‌اند. نظریه‌پردازان جنبش متأخرتر توجه خود را به شیوه‌هایی معطوف داشته‌اند که در آن‌ها فعالان جنبش در مورد”چارچوب‌سازی تعیین مرز“ و ”چارچوب‌سازی خصمانه“ با هم درگیر می‌شوند (که این امر به فرایندهای وصفی که ترسیم‌گر مرزهای میان ”خیر“ و ”شرّ“ است و دشمنان و قهرمانان جنبش را مشخص می‌کند مربوط است). این امر را که چارچوب‌سازی‌های خصمانه جنبش همیشه مؤثر نیستند، در تحقیق مقایسه‌ای اخیری که کلاندرمان و همکاران، درباره بسیج‌های کشاورزی در نیوزیلند و اسپانیا انجام دادند، نشان داده شده است؛ آن‌ها دریافتند که بسیاری از کشاورزان که هدف بسیج بوده‌اند، مطمئن نبودند که چه کسی مسؤول موقعیت نامساعد آن‌هاست. در بین کشاورزان آلمانی که مورد بررسی قرار گرفته‌اند، بر سر اجزاء شناختی و مؤثر چارچوب‌های خصمانه‌شان اختلاف وجود دارد. آن‌ها موقعیت نامساعد خود را ناشی از اتحادیه اروپا می‌دانند، اما، خشم خود را معطوف به دولت آلمان، یا سیاست به طور کلی، می‌کنند.

░▒▓ چارچوب‌سازی پیش‌گویانه
▬ ”چارچوب‌سازی“ پیش‌گویانه (وظیفه بنیادین دوم در فرایند چارچوب‌سازی)، شامل مفصل‌بندی و ایجاد ارتباط منظم میان یک راه حل پیشنهادی برای مسأله ( یا بیان حداقل طرحی برای حمله) و راهبردهایی برای پیش بردن طرح است.
▬ به طور خلاصه، خطاب توجه ”چارچوب‌سازی“ پیش‌گویانه، به سؤال لنینی ”چه باید کرد“، نیز، مسائل مربوط به وفاق و بسیج اقدام است. نوعی توافق بین چارچوب‌های تشخیصی و پیش‌گویانه هست؛ به عبارت دیگر، تشخیص مسائل و علل خاص، به محدود کردن دامنه راه حل‌های”معقول“ و راهبردهای ” قابل ادعا“ منجر می‌شود.

░▒▓ چارچوب‌سازی انگیزشی
▬ ”چارچوب‌سازی“ انگیزشی (آخرین وظیفه ”چارچوب‌سازی“ بنیادین)، ”دعوت به قیام مسلحانه“ یا توجیه برای درگیر شدن در جهت بهبود کنش جمعی را ارائه می‌کند، و از جمله، ساخت و طراحی واژگان برانگیزنده را به عهده دارد.
▬ تحقق این وظیفه‌ی ”چارچوب‌سازی“، مآلاً، متضمن بسط آن چیزی است که جیمسون آن را جزء ”عاملیت“ چارچوب‌های کنش جمعی دانسته است.
▬ بنفورد در مطالعه خلع سلاح هسته‌ای، به بحث در مورد این عاملیت از طریق متمایزسازی چهار واژگان عام برانگیزنده که طی کنش متقابل بین فعالان جنش، حامیان عادی، اعضای جدید، و دیگران با اهمیت ظاهر می‌شود پرداخته است؛ این واژگان عبارتند از: ”صلابت“، ”فوریت“، ”کارایی“، ”آداب‌دانی“؛ این واژگان که متناسب با شرایط ساخته می‌شوند، با توجیهی الزام‌آور برای تن دادن به کنش جمعی و برای حفظ مشارکت، به هواداران عرضه می‌شود. این چهار نوع واژگان برانگیزنده، در ترکیب‌های خاص، به کار می‌روند و مورد حمایت قرار می‌گیرند، و تأثیرهای متفاوتی بر شرکت‌کنندگان دارند.
▬ گاه، ”صلابت“، ”فوریت“، و ”کارایی“، به عوض آن‌که به شیوه‌ای مکمل عمل کنند، در تضاد با هم قرار می‌گیرند. فعالان جنبش، بر این تضاد، از طریق ساخت یک واژگان مبسوط ”آداب‌دانی“، مرکب از آداب جنبش یا وظایف غلبه می‌کنند. در واقع، نهایتاً یک نظام اخلاقی مخصوص مربوط به جنبش ساخته می‌شود که انگیزه‌ها و اقدامات مختلف را تلفیق می‌کند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.