تامس هابز در «لویاتان»؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ [قانون دوازدهم:] چیزهایی که قابل تقسیم نیستند، در صورت امکان، اگر کمیت آن اجازه دهد و محدودیتی در کار نباشد، باید همگان از آنها بهره ببرند، در غیر این صورت باید افرادی که حقی بر آنها دارند، به طور برابر از آن برخوردار شوند.
▬ زیرا، اگر چنین نشود، در توزیع آن چیز، برابر افراد ملحوظ نخواهد بود و این، خلاف [قانون] برابری است. ولی، برخی چیزها هستند که نه میتوان تقسیمشان کرد و نه به طور مشترک از آنها استفاده نمود، از اینرو، آن قانون طبیعی که مساوات را تجویز میکند، مقتضی آن است که تمامی حق یا (برای آنکه استفاده از آن متناوب باشد) نخستین مورد تصرف آن، به حکم قرعه معین شود. زیرا، توزیع برابر، قانون طبیعت است، و برای توزیع برابر جز قرعه، طریق دیگری قابل تصور نیست.
▬ قرعه نیز بر دو گونه است، «قراردادی» و «طبیعی». «قراردادی» آن است که رقیبان بر سر آن توافق کنند، و «طبیعی» یا بر اساس اولویت در تولد است (که یونانیان آنرا kpnsovouia میخوانند) یا بر اساس «اولویت در تصرف» است.
▬ و بنا بر این، چیزهایی را که نه میتوان به طور مشترک مورد استفاده قرار داد و نه قابل تقسیم هستند، باید به نخستین متصرف متعلق دانست؛ و در پارهای اوقات، باید به کسی که به موجب بخت خود آنرا به دست آورده است اختصاص داد.
مآخذ:...
هو العلیم