سعید نجیبا؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ در تالار اجلاس سران جنبش عدم تعهد، رهبران سیاسی دو سوم کشورهای جهان را میبینی، و میدانی که آنها یه جورایی عصارههای جهاناند.
▬ اغلب آنها، سوابق فعالیت سیاسی طولانی دارند و برای کارآموز سیاسی جوان، آموزگارند.
▬ مثلاً نخستوزیر کهنسال هندوستان، سیاستمداری مورد اعتماد جمعیت کهنسال و عظیم هندوستان است. و وقتی به او میرسی، در مییابی که باید به عنوان یک کارآموز سیاسی به او احترام بگذاری و از او بیاموزی. نیاز به یادگیری، تو را وامیدارد که به ریز عادات آنان هم توجه کنی، شاید از آنها چیزی از یک فرهنگ بیاموزی.
▬ برخی رهبران سیاسی، «کاریزما» یا شخصیت نافذ دارند. به این معنا که منویات آنها گاه بدون دلیل، یا بدون آنکه از یک جایگاه قدرت رسمی بیان شود، بلکه به سبب انفعال عاطفی هواداران، اجرا میشود.
▬ یک رهبر سیاسی تمامعیار، بیگمان به کاریزما نیاز دارد.
▬ و کاریزما، چیزی نیست که از پر قنداق داشته باشید. چیزی است که باید به دست آورید. البته، انکارپذیر نیست که سیما و قامت و نژاد و دودمان، در شکلگیری جذبه سیاسی مؤثرند، ولی، خیلی زود میتوانند به باد روند. واقعاً جذبه و کاریزما را باید به دست آورد، و بسختی، حفظ کرد.
▬ به محض آن که به بعضی افراد میرسی، در مییابی که مهماند. به محض آن که به بعضی افراد میرسی، در مییابی که خاصاند. آنها فضا را روشن میکنند. آنها «کاریزما» دارند.
▬ اغلب افراد، نمیدانند که چرا برخی چنیناند، اما، همه میدانند که برخی از افراد، جذبه کاریزماتیک را دارند.
▬ برخی افراد، به میزان قابل ملاحظهای کاریزماتیک هستند؛ آنها در ساخت و حفظ روابط بزرگ، مدام، افراد اطراف خود را تحت تأثیر قرار میدهند، و همواره دیگران را وامیدارند تا حس خوبی راجع به آنان داشته باشند.
▬ و یک رهبر سیاسی تمامعیار، حتماً به توش و توان کاریزماتیک نیاز دارد، و تتبع در احوالات پیشوایان کاریزماتیک، ده خصلت ثابت آنان را مینماید که یک فعال سیاسی، باید در عین تهذیب اخلاق که شرط اصلی دستیابی به یک کاریزمای ثابت است، به این ده خصلت توجه داشته باشند:
░▒▓ ۱. بیشتر گوش میدهند تا حرف بزنند
▬ بیشتر میپرسند، و تا نپرسیدند، نمیگویید.
▬ و در پاسخ دادن، اندک میگویند، و بیشتر، خاموش حرف میزنند؛ یعنی با عمل حرف میزنند.
▬ به جای حرف زدن، نگاه میکنند، نظر میاندازند، و تأمل میکنند، و سپس اندکی میگویند.
▬ و وقتی شروع به گفتن میکنند، نصیحت نمیکنند، مگر آن که تو از آنان پندی بخواهی. زیرا اگر شروع به نصیحت کنند، در واقع، در مورد شما حرف نمیزنند، بلکه از خود حرف زدهاند که این عادت بزرگان و کاریزماها نیست.
▬ یک کاریزما، هیچ وقت از خود حرف نمیزند. یک کاریزما هیچ وقت نمیگوید که من را قبول داشته باشید.
▬ کاریزما، همواره از چیزی حرف میزند که برای مخاطبان مهم است، نه از آن چه که برای احوال شخصی خود او اهمیت دارد.
▬ در واقع، کاریزما بودن نیازمند سنخی از حکمت است که بتواند از خود عبور کند و از یک موقعیت متعالی به مخاطبان آن چه آنها را بایسته است بگوید.
▬ نکته کلیدی این است که باید بتوانید خود را محو کنید.
░▒▓ ۲. وقتی با آنان حرف میزنی، گزیده نمیشنوند، هر آن چه بگویی میشنوند
▬ برخی افراد، به هیچ وجه نمیتوانند حرف کسانی که تصور میشود از آنان فروتر و کهترند را بشنوند (تضمین میدهم که از این دست افراد، هماکنون در ذهن شما هستند). عدهای هستند که با آنان حرف میزنند، ولی گوشی بدهکار نیست.
▬ کاریزماهای بزرگ به «همه» حرف افراد، بدون در نظر گرفتن موقعیت یا وضعیت اجتماعی یا «سطح» آنان، گوش میدهند.
▬ آنها، همواره این احساس را دارند که چیزی بین آنان و مردم مشترک است، و فکر نمیکنند که تافته یکسره جدا بافته هستند. همه ما آدمیم.
▬ کاریزما اصلاً فکر نمیکند که مهم است.
▬ باز هم نکته کلیدی این است که باید بتوانید خود را محو کنید.
░▒▓ ۳. خود را قاطی هر مسألهای نمیکنند
▬ اگر خیلی خودشان را مشغول کنند، نخواهند توانست خوب گوش کنند.
▬ آنها بیهوده با موبایل خود ور نمیروند.
▬ آنها یکسره جلوی اینترنت پلاس نیستند.
▬ ته تلویزیون را درنمیآورند.
▬ «توجه» از منابع و امکانات کمیاب حیات است، که نمیشود آن را هر جایی ریخت و پاش کرد.
▬ بیهوده به چیزی «توجه» نمیکنند، حتی، برای یک لحظه. و برای این منظور، باید جلوی دل را که به هر جایی پرواز میکند، گرفت.
▬ کاریزما دل خود را کنترل میکند. خود را کنترل میکند، تا میتواند «توجه» خود را مدیریت کند.
▬ باز هم نکته کلیدی این است که باید بتوانید خود را محو کنید.
░▒▓ ۴. آنها بیش از آن که دستِ بگیر داشته باشند، میبخشند
▬ اصلاً در عطا و موهبت، فکرش را هم نمیکنند که در عوض چه خواهند گرفت.
▬ حواس کاریزما، در طول زندگی، متوجه این است که چه موهبتهایی را میتواند تقدیم انسانها کند. و هر گز به این فکر نیستند که مردم در عوض به آنان چه خواهند داد.
▬ فکر کاریزما این است که باید طوری زندگی کند که چیزی به دنیا بیفزاید.
▬ موهبت، تنها راه برای ایجاد یک ارتباط واقعی است، و کاریزماها این کار را خیلی خوب انجام میدهند. آنها در چشمپوشی از دست مردم، در عین گشاده دستی، مهارت یافتهاند، و عطا و بخشش آنان، تصنعی نیست.
▬ با آنان که هستی، فکر میکنی که تو برای کاریزما، مهمترین آدم دنیا هستی، و البته، واقعاً هستی.
░▒▓ ۵. کاریزماها، اهتمام و توجهی به خودشان ندارند
▬ با کاریزما که هستی، انگار که تو برای او، مهمترین آدم دنیا هستی، و البته، واقعاً هستی. ولی انگار که خوش اصلاً مهم نیست. گاهی فکر میکنی که در کاریزما نیروی سهمگینی برای قربانی کردن خود برای دیگران هست.
▬ افراد معمولی خود را میگیرند، و پرمدعا و خودپسندند. به همین دلیل است که خیلی ما را تحت تأثیر قرار نمیدهند، با آنان راحت نیستیم، و از دم خور بودن با آنها سر باز میزنیم.
▬ ولی کاریزما، به طرز دور از تصوری، شبیه خودپسند هم نیست. نمیشود توصیف کرد، باید ببینید که کاریزما، کاملاً صورت مسأله خود را پاک کرده است.
░▒▓ ۶. از آنجا که آنها متوجه افراد دیگر هستند، از اهمیت بیشتری برخوردارند
▬ درست، وقتی که به نظر میرسد که آنها خود را له کردهاند، در مییابی که بسیار بزرگ شدهاند.
▬ و این یک دلیل مهم شناختی دارد؛ وقتی آنها خود را از میان برمیدارند، با دیگران پیوند مییابند، دانش دیگران را به خود پیوند میزنند، و سپس، حکمت آنان تیز و فربه میشود. آنها با خوب گوش دادن و خوب اهتمام داشتن، و خوب اهمیت دادن، خود را در دانش دیگران شریک میکنند، و بدین ترتیب، «بزرگ» میشوند.
▬ آنها میتوانند هر چیزی را، به سهولت، از دیگران بیاموزند. پس، به سهولت، بزرگ و حکیم میشوند.
▬ و همچنان که با دانش دیگران سهیم میشوند، با دنیای آنان هم شریک میگردند، و دنیای آنان را نیز از آن خود میکنند.
▬ شاید به این خاطر است که چهرههای برجسته تاریخ، همیشه هر جا که رفتهاند و حتی تبعید شدهاند، دارایی آنجا را از آن خود کردهاند. صورت مسأله خود را پاک کردهاند، و آن وقت، با مردم اطراف خود یکی شدهاند.
░▒▓ ۷. آنها، درخشانترین منبع قدردانی از دیگراناند
▬ ایمان دارند که قدر هیچ کس را درست نمیدانند. قدر هیچ کس را.
▬ مثلاً سعی کنید که قدر کسی را به او بگویید. به او بگویید که فلانی چقدر خوب است. صبر کنید. او به شما خواهد گفت که آنچه گفتی، فلانی نیست. تو هیچ گاه همه خوبیهای او را نخواهی دانست.
▬ وقتی از کسی قدردانی میکنی، این کار تو، خود را به دانستن است. انگار که در موضعی رفیعتر، از رفعت دیگری سخن میگویی. شما با قدردانی از کسی، خود را از او جلوتر انداختهاید.
▬ ولی کاریزما...
▬ ولی کاریزما به جای قدردانی، به جای تعریف و تمجید، به جای جایزه دادن، به قدر کافی به کاری که او هماکنون در حال انجام آن است توجه میکند. به خود او توجه دارد، و خود را در متن کار او قرار میدهد.
▬ کاریزما این توان را دارد که از خود عبور کرده است، پس میتواند خود را در متن کار دیگران قرار دهد. در این حال، گاهی به کار دیگران انتقاد هم میکند، ولی انتقاد او به قدر جایزه برای دیگران میارزد، چرا که معلوم میشود که کاریزما، از خود به درآمده، و واقعاً چم و خم کار او را میفهمد.
▬ باز هم کاریزما، نان این را میخورد که از خود عبور کرده است.
░▒▓ ۸. کلمات خود را انتخاب میکنند
▬ آنها همینطور در پس هم سخن نمیگویند. انگار کلمهها را انتخاب میکنند.
▬ «کلمه»، دنیا را میسازد.
▬ کلمات، میتواند کمک کند که دیگران احساس بهتری از دنیا داشته باشند. البته کمک میکند که شما هم احساس خوبی در مورد دنیا داشته باشید. و این، یعنی مجموعه عملکرد بهتر در بهبود دنیا.
▬ پس، کاریزما میداند که در ادای کلمات، مسؤولیت خود را در قبال عالم به عهده میگیرد.
▬ کاریزما مانند اغلب مردم، در گفتن، خود را خالی نمیکند، بلکه خود را محبوس میکند، تا دقیقاً آن چیزی را که بهبود دنیا کمک میکند، به زبان آورد.
░▒▓ ۹. دنبال نقاط ضعف دیگران نمیگردند
▬ کاریزما به حال بد دیگران نمیخندد. واقعاً نمیخندد.
▬ کاریزما دوست ندارد، شایعات بیاساس را گوش دهد. واقعاً دوست ندارد.
▬ کاریزما دوست ندارد که بشنود که بدی بر سر کسی آمده. واقعاً دوست ندارد.
▬ اگر به حال بد دیگران خندیدید، اگر گوش خود را برای شنیدن شایعه سقوط دیگران تیز کردید، اگر به فرجام بد کسی، ریشخندش کردید، آن وقت، مردم، دیگر خنده و گریه شما را باور نخواهند کرد.
▬ باز هم معلوم میشود که کاریزما، برای کاریزما بودن، باید از سد من و ما و آنهایی عبور کند، و خود را بردارد، و مهارت آن را بیابد که خود را با دیگران تلفیق و یکپارچه کند. آن وقت، دیگر به بد دیگران نخواهد خندید.
░▒▓ ۱۰. دنبال نقاط ضعف دیگران نمیگردند، اما، حسابی دنبال نقاط ضعف خود هستند
▬ نمیتوانید خیلی کاریزما شوید، مگر آن که واقعاً فروتن باشید.
▬ به اشتباهات خود، بموقع، و قبل از آن که افشا شود، اعتراف کنید.
▬ محتاط باشید.
▬ به مردم نخندید. مردم، آن خنده را به شما باز خواهند گرداند. آن قدر منتظر میمانند تا لبخند شما را به شما پس بدهند. در حالی که نفرت را در دل خود انباشته میکنند، هیچ فرصتی را برای زمین زدن شما از دست نخواهند داد، و آن گاه، خنده شما را به شما پس خواهند داد.
▬ مردم، کاریزما را، و توفیق او را میخواهند.
▬ باز هم نکته کلیدی آن است که باید بتوانید خود را محو کنید. باید بتوانید از خودتان بگذرید.
▬ باید بتوانید از خودتان بگذرید.
▬ باید بتوانید از خودتان بگذرید.
▬ باید بتوانید از خودتان بگذرید.
مآخذ:رسالت
هو العلیم
از ارائه مطالب آموزشیتون سپاسگذارم