برداشت آزاد از دیوید آلن کراکر؛ فقط ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ مردمسالاری شورایی یک ابزار جمعی است، نه فقط برای حل مسائل ملموس و معین، بلکه وسیلهای برای اتخاذ تصمیمات مبتنی بر مساوات است. در اینجا، مساوات، به این معناست که با هر عضو به طریقی رفتار میشود که بر اساس آن هر عضو حق دارد صدایش را به گوش دیگران برساند و در تصمیم نهایی مشارکت داشته باشد.
░▒▓
▬ یک مردمسالار شورایی، در مقابل رویههای مردمسالاری تودهای قرار دارد، که در آن، عملاً بسیاری (فقرا، یا اکثریتهای بومی، یا اقلیتهای قومی) از فرآیند تصمیمسازی کنار گذاشته میشوند.
▬ فرض در یک مردمسالاری تودهای این است که اولویتها یا منافع در حوزهی خصوصی شکل میگیرد و، سپس، در عرصهی جمعی بیان میشود، و با هم جمع میگردد. هدف از مردمسالاری تودهای آن است که این امور خصوصی را استخراج کند، اولویتها را از جزئیات خود خارج سازد و آنها را به طور جمعپذیری با هم ترکیب نماید. با این فرض که همهی اعضا، برای سیاست اولویت قایل شوند، هر کسی آن چه را میخواهد به دست میآورد.
▬ در حالات معمول، که اولویتهای اعضا با هم فرق دارند (گاه به طور ریشهای با هم متفاوتند)، صرف توده و انبان کردن اولویتها، به این معناست که اکثریت (یا عقیدهای که بیشترین رأی را حایز است) پیروز میشوند، یا اینکه از طریق «چرخهای شدن» رأیگیری، هیچ پیروز مختاری وجود ندارد؛ یحتمل منظور آن است که هیچ یک از افراد اکثریت پیروز مختار محسوب نمیشود و نتیجهی آراء از دست تک تک افراد پیروز خارج میشود. به نظر میرسد که فقدان برندهی مختار منجر به نوعی اقتدارگرایی میشود.
▬ صرفنظر از اینکه در مردمسالاری تودهای، اکثریت، مختار محسوب نمیشوند، اقلیت نیز، همه با هم، خود را شکست خورده میانگارند و خطر استبداد اکثریت بر اقلیت وجود دارد.
▬ همان طور که آمارتیا سِن دریافته است، انتخاب یک اجتماع تودهای، «به طور ناگزیری، تصادفی یا به طور لاعلاجی، استبدادی» است.
░▒▓
▬ در مردمسالاری شورایی، تمرکز انتخاب جمعی بر اولویتها (آنچه اعضا «باید» بخواهند انجام دهند) یا عقاید (اعتقاد اعضا دربارهی جهان) نیست؛ چرا که تعیین این بایدها و عقاید، کار و تکلیف فیلسوف اخلاق است. در مردمسالاری شورایی، توجه بر انگیزههای متصل و مشترک برای دستیابی به اهداف معین و وضع خطمشیهای عینی است.
▬ پس، مردمسالاری شورایی، یک تکنیک تصمیمسازی است، نه یک ارزش مشروعیتبخش.
▬ همان طور که اِمی گاتمن و دنیس تامپسون تأکید کردهاند، تکنولوژی «مردمسالاری شورایی، با پذیرش اینکه علم سیاست نمیتواند از تضادهای اخلاقی رهایی یابد، به دنبال یک دیدگاه مشترک در این باره است که چگونه شهروندان در هنگامی که اساساً با هم اختلاف نظر دارند، چگونه میتوانند به طور جمعی با هم شُور و مشورت کنند».
▬ مزیت «شُور» در آن است که مسیر برابری برای اعضای تقریباً برابر گروه فراهم میکند تا با یکدیگر همکاری کنند و (از طریق بده بستان پیشنهادات، استدلالات و انتقادات) توافق معقولی را دربارهی اهداف، ارزشها، خطمشیها و اقدامات ایجاد کنند.
▬ نتیجهی تکنولوژی مردمسالاری شورایی، آشکارا، توده و انباشته کردن اولویتها، و تولید سطوح مختلفی از ناکامی نزد شهروندان نیست. در تکنولوژی مردمسالاری شورایی، به منظور حل یک مسألهی مشترک و عملی، اعضای گروه، پیشنهادات متفاوتی را دربارهی خطمشیها، مطرح میکنند، و موشکافانه، مورد بررسی عقلانی قرار میدهند، و مؤدبانه، آنها را بر اساس انگیزههای عملی مورد قبول طرفین چکشکاری میکنند.
مآخذ:...
هو العلیم