برداشت آزاد از دنیای اقتصاد؛ ایدهای برای تأمل بیشتر
▬ اقتصاد آموزش و پرورش، مطالعه موضوعات اقتصادی مرتبط با آموزش و پرورش است، که شامل تقاضای آموزش، مالیه آموزش و تدارک و عرضه آموزش میشود.
▬ کارهای اولیه تحقیقاتی که در مورد پیامدهای فردی رابطه بین تحصیلات و بازار کار انجام گرفت، منجر به رشد سریع رشته اقتصاد آموزش و پرورش شد. یکی از کارهای مهمی که تصمیمگیری و عملکرد بخش آموزش و مؤسسات آموزشی را مورد توجه قرار داد توسط اریک هانوشِک انجام گرفت. این حوزه از تحقیق برای محققان جوان تازگی داشت. تحقیق هانوشِک بعدها منجر به چاپ کتاب راهنمای چهار جلدی اقتصاد آموزش و پرورش شد.
░▒▓ تقاضا برای آموزش و پرورش
░▒ الف- رویکرد اقتصاد بازار آزاد
▬ مدل غالب برای تبیین تقاضای آموزش و پرورش مبتنی بر تئوری سرمایه انسانی است. ایده اصلی این است که آموزش نوعی سرمایه گذاری برای کسب مهارتها و دانشهایی است که درآمد آتی فرد را افزایش خواهد داد. به علاوه، آموزش ممکن است دارای منفعتهای بلند مدتی همچون درک زیبایی و شناسایی قدر و اهمیت موضوعات ادبی و هنری باشد، که گاهی از این وضعیت تحت عنوان سرمایه فرهنگی یاد میشود. البته، همه افراد با هدف کسب درآمد بیشتر به دنبال آموزش نمیروند، بلکه افراد ثروتمند به منظور کسب وجهه اجتماعی ممکن است به دنبال اخذ مدرک تحصیلی بالاتر بروند.
▬ طبق رویکرد سرمایه انسانی، یک افزایش در ذخیره و حجم سرمایه انسانی میتواند پیشرفت تکنولوژیکی را به همراه داشته باشد. چرا که، استخدام افراد دارای مهارت دانشی و به کارگیری مهارتهای آنان میتواند به افزایش بهرهوری تولید منجر شود. این افراد دارای قدرت درک بیشتر در مورد فرآیند تولید و نیز نحوه عملکرد و به کارگیری ماشین آلات و ابزارهای تولید هستند.
▬ از سال ۱۹۵۸ برخی تلاشهای علمی در جهت محاسبه نرخ بازگشت ناشی از افزایش سالهای تحصیل صورت گرفته است. به این معنی که یک سال افزایش در متوسط سالهای تحصیل افراد چند درصد درآمد آنان یا درآمد ملی را افزایش میدهد. مطالعات دیگر تفاوت در دسترسی به آموزش بین زن و مرد و اثر آن بر رشد اقتصادی را نشان میدهد، به طوری که در کشورهایی که برابری آموزشی بیشتری بین زن و مرد وجود دارد توسعه بیشتری نیز رخ داده است.
▬ البته، باید توجه داشت که آموزش تنها عامل توضیحدهنده رشد اقتصادی جوامع نیست. به عنوان مثال، طی سالهای ۱۹۱۵ تا ۲۰۰۵ میلادی تنها ۱۴ درصد از رشد بهرهوری نیروی کار مربوط به آموزش و پرورش بوده است. در نبود مستندات و مدارک قویتر در مورد رابطه آموزش و پرورش رسمی و بهرهوری، برخی از اقتصاددانان معتقدند که در دنیای امروز بسیاری از مهارتها و قابلیتهای فردی از طریق یادگیری خارج از نظام آموزشی سنتی و مؤسسات آموزشی رسمی(مثل مدرسه و دانشگاه) به دست میآید.
░▒ ب- رویکردهای انتقادی
▬ اگر چه مارکس و انگلس مطالب زیادی در مورد آموزش و پرورش و کارکردهای اجتماعی آن ننوشتند، اما، پیروان آنها با استفاده از مفاهیم و روش مارکس و انگلس آموزش و پرورش را به عنوان وسیلهای برای بازتولید جامعه کاپیتالیستی تئوریزه کردند. الگوی کلاسیکی مارکسیسم آموزش و پرورش را به مثابه خدمتگزاری که علاقه به سرمایه را تبلیغ میکند و نیز به عنوان ابزاری که دانش آموزان و شهروندان را برای کار در سازمانهای اجتماعی آماده مینماید نگاه میکردند. مارکس و انگلس دریافتند که آموزش و پرورش و اوقات فراغت(زمان آزادfree time) دو وسیله اساسی برای پیشرفت فردی و به وجود آورنده یک انسان چند وجهی و چند ظرفیتی هستند. بنابراین، برای آنان آموزش چیزی بیش از بخشی از زندگی کاری فرد است.
░▒▓ تأمین مالی و عرضه آموزش و پرورش
▬ در اغلب کشورها تأمین مالی و تدارک آموزش مدرسهای و ابتدایی توسط دولت انجام میگیرد. در مقطع آموزش عالی نیز تدارک امکانات و تأمین مالی دولت نقش عمده و اساسی دارد. در مورد تأمین مالی آموزش (حداقل در مقطع ابتدایی) توسط دولت توافق زیادی وجود دارد. موافقان حمایت دولتی از آموزش بحث میکنند که فر اهم آوری دولتی آموزش باعث افزایش برابری فرصت و نیز افزایش پیوستگی اجتماعی میشود. در عوض، مخالفان آموزش و پرورش دولتی از آلترناتیوهای دیگری مثل کوپن تحصیلی (vouchers) طرفداری میکنند.
░▒▓ تابع تولید آموزش و پرورش
▬ تابع تولید آموزش و پرورش عبارت است از کاربرد مفهوم اقتصادی تابع تولید در حوزه آموزش و پرورش. تابع تولید آموزش مرتبط با تعداد زیادی ورودیها و دادههای آموزشی و متغیر(از جمله امکانات مدرسه، شرایط خانوادگی، گروه همسالان، همسایگان و غیره) است که بر روی فرآیند یادگیری دانش آموزان تأثیر میگذارند و منجر به ایجاد ستاندههایی از جمله موفقیت در بازار کار، ورود به دانشگاه، نرخ فارغالتحصیلی بیشتر و نمرههای بالاتر آزمونهای استاندارد میشوند.
▬ تحقیق بنیادینی که ایده ایجاد تابع تولید آموزش و پرورش را فراهم آورد مربوط به مطالعه جیمز کلمن جامعه شناس بود. گزارش کلمن که در سال ۱۹۶۶ انتشار یافت نتیجه گرفته بود که متغیرهای مربوط به مدرسه تأثیر نهایی کمتری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموز نسبت به متغیرهایی همچون خانواده و دوستان دارد. مطالعات بعدی که توسط افرادی از جمله اریک هانوشک، ریچارد مورنان و دیگر اقتصاددانان انجام گرفت ساختار تابع تولید آموزش و پرورش را با توجه به پیامدهای یادگیری دانش آموزان پایه ریزی کرد.
▬ بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر که تعداد رو به افزایشی از آنها نیز توسط اقتصاددانان انجام گرفته نتایج متناقضی در مورد تأثیر امکانات مدرسه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مثلاً در مورد رابطه بین اندازه کلاس و پیشرفت تحصیلی) را نشان میدهد و همین نتایج تناقض آمیز منجر به مباحث و مجادلات زیادی شده است. این سؤال اساسی که آیا تأمین وجوه و بودجه بیشتر برای مدارس و نوع نظام تأمین مالی آموزش و پرورش احتمالاً، منجر به پیشرفت بیشتری میشود، حتی، وارد مباحث قانونگذاران و نیز رأی دادگاهها هم شده است. اقتصاد آموزش و پرورش تصمیمات مربوط به فراگیری و کسب آموزش و تبعات و آثار فردی و اجتماعی و اقتصادی آموزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. به عنوان نمونه، بررسی راهکارهای بهبود کارآیی، برابری و کیفیت آموزش و تعیین فرآیندهای اصلاحی برای گسترش آموزش موثر؛ افزایش آگاهی نسبت به پیامدها و نتایج آموزش و فهم بیشتر نسبت به نحوه تقویت ارتباط نظام آموزشی و بازار کار. اقتصاد آموزش و پرورش بررسی شش موضوع اصلی زیر را در برمیگیرد:
• ۱. تحلیل اقتصادی مداخله در آموزش و پرورش
• ۲. مالیه و هزینهها در آموزش و پرورش
• ۳. مشارکت و همکاری بخش عمومی- بخش خصوصی در آموزش و پرورش
• ۴. مدیریت موسسه آموزش و پرورشی
• ۵. ارزیابی آثار و تبعات آموزش و پرورش
• ۶. کیفیت آموزش و پرورش
▬ در مبحث ارزیابی آموزشی، دو معیار اصلی ارزیابی یعنی، کارآیی و برابری مورد توجه قرار میگیرد. با در نظر گرفتن این دو معیار؛ عملکرد بازار، دولت و شبکهها در جهت تخصیص منابع به آموزش، تجزیه و تحلیل میشود. همچنین، از طریق این دو معیار میتوان نقش و سهم مطلوب بخش دولتی و خصوصی را در تمهید و تدارک آموزش مشخص کرد. در اقتصاد آموزش و پرورش به عنوان نمونه، پاسخ به پرسشهای زیر مورد توجه قرار میگیرد:
• آیا آموزش و پرورش بر افزایش رشد اقتصادی تأثیر دارد؟
• آیا بودجه موسسه آموزشی در درون آن سازمان، به نحو بهینهای تخصیص داده میشود؟
• آیا شهریههای تحصیلی برای فراگیری آموزش(چه در دانشگاه و چه در مدارس) به طور منصفانهای تعیین شده است؟
• آیا پرداختهای بیشتر به معلمان و مدرسان، جذب و نگهداشت آنان را افزایش میدهد؟
• آیا پرداخت مبتنی بر عملکرد، کیفیت کاری معلمان و مدرسان را افزایش میدهد؟
• آیا انتخابهای والدین دانش آموزان و رقابت بین مؤسسات آموزشی منجر به ارتقای استانداردهای آموزشی میشود؟
• آیا این توجیه اقتصادی دارد که به خانوادههای فقیر کمک کنیم تا فرزندان خود را به مدرسه بفرستند؟
• آیا کلاسهایی با تعداد دانش آموز کمتر منجر به ارتقای یادگیری دانش آموزان میشود؟
مآخذ:...
هو العلیم
با سلام
بنده دانشجوی ترم دوم ارشد برنامه ریزی آموزشی دانشگاه علامه هستم. این ترم واحدی با عنوان اقتصاد آ.پ داریم استاد محترم و کمی سختگیر ما مقاله ای برای پایان ترم با عنوان ؛ نقش آموزش و پرورش در شکل گیری سرمایه ی انسانی چقدر است؟ اگر منبع، کتاب ، مقاله ای در این زمینه معرفی کنید ممنون می شوم.
باتشکر....
-----------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و احترام
چنان که در صدر مقاله آمده، برگرفته از مطبوعه دنیای اقتصاد است.
من در این زمینه اقتصاد آموزش و پرورش تخصصی ندارم.
ولی در زمینه سرمایه اجتماعی، بی گمان بهترین منبع، مجموعه ای است که کیان تاجبخش جمع آوری و منتشر کرده است.
در زمینه رابطه بین آموزش و پرورش و سرمایه اجتماعی، پیر بوردیو بررسی هایی در خصوص خاص این موضوع صورت داده است که می توانید در کتاب مهم نظریه کنش او و همچنین کتاب تمایز ملاحظه فرمایید.
در پناه ولی عصر عج پاینده باشید.