فیلوجامعه‌شناسی

کارل مارکس: رفت و آمد میان حوزه‌ی خصوصی، دولت و دموکراسی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از جرج مک‌کارتی؛ ایده‌ای برای تأمل بیشتر


▬ کارل مارکس، نوعی از انحلال دولت را به عنوان یک نهاد توهمی و انتزاعی پیشنهاد می‌کند که در آن، علایق خاص جامعه مدنی نمایانده شده‌اند.
▬ این مسأله، بایستی از طریق اصلاح گزینش شده، و حق انتخاب عام به سرانجام برسد؛ به این منظور، قوه‌ی مقننه به روابط شهروندی فعال و اراده‌ی عمومی تغییر شکل می‌یابد. راه‌حلی انحلال جامعه مدنی و بازگشت به سنت کلاسیک است که در آن، ذات حوزه‌ی خصوصی، دوباره تبدیل به مبنایی برای سیاست یا به تعبیری دیگر، خودمختاری بر مبنای پادشاهی توده می‌گردد. جامعه مدنی، در عمل، ثابت کرده است که وجود مدنی‌اش، جدا از وجود سیاسی‌اش، امری غیرضروری و زاید است. ماهیت متافیزیکی و صوری دولت، اکنون به کسوت مبنای مادی جامعه به عنوان یک کلیت درمی‌آید.
▬ از نظر او، این تغییر شکل ضروری دولت، گویای صورت کلاسیک آتنیان است زیرا «دولت سیاسی، به طوری که دولت سیاسی، نوعی از بازگشت و صرفاً مضمون زندگی و آرزوی شهروندان است». مارکس، اخلاق و سیاست فلسفه‌ی ارسطو را با نظریه‌ی اجتماعی مدرن ترکیب کرده است. این، بازگشتی به عصر طلایی عتیق نیست، بلکه افزون بر آن، اجرا بسیاری از ایده‌آل‌ها به نهادهای مدرن است.
▬ طبیعت، اقتصاد، انواع نیازها و همه‌ی نهادهای اجتماعی، واقعاً اومانیستی و دموکرات می‌شوند. و اکنون، ارزش‌های سیاسی اجتماع اخلاقی، روابط شهروندی، مشارکت، تحقق استعدادها، فضیلت عمومی و اقتدار انسانی به ظهور می‌رسند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.