فیلوجامعه‌شناسی

غرب و غرب‌زده در دموکراسی‌خواهی صادق نیست

فرستادن به ایمیل چاپ

محمد رضا میرزا


░▒▓ اشاره
▬ فرایند یا پروژه‌ی دموکراسی‌گستری که از سوی غرب، بالاخص ایالات متحده‌ی امریکا، برای کشورهای غیر غربی، بالاخص خاورمیانه‌ای‌ها، کلید خورده است، در اصل و اساس، چیزی جز ابزاری برای سلطه‌ی غرب بر کشورهای غیر غربی نبوده و نیست.
▬ پروژه‌ی دموکراسی‌گستری در خاورمیانه، پیش از این، مهم‌ترین ابزار توجیهی برای حمله‌ی نظامی غرب به کشورهایی نظیر افغانستان، عراق، لیبی بوده و شاید تا چندی دیگر، برای سوریه باشد.
▬ با این حال، یک پرسش، همچنان بی‌پاسخ مانده است و آن اینکه آیا تحمیل مقوله‌ای همچون دموکراسی غربی (لیبرال-دموکراسی)، که بیش از هر چیز دیگر، مبتنی بر آزادی و خواست آزادانه‌ی افراد است، از طریق جنگ و ابزارهای زورگویانه و اجباری، گرفتار منطقی خود متناقض نیست؟
▬ به عبارت دیگر، مهم‌ترین نقیصه‌ی منطقی که این پروژه با آن مواجه است، عدم توانایی در پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا، تحمیل دموکراسی، به زور جنگ، به کشورهای دیگر، توجیه یا استدلالی در پشت خود دارد یا صرفاً بر اساس خواستی عمل‌گرایانه و فارغ از هر گونه استدلال و توجیه قانع‌کننده‌ای، انجام می‌گیرد؟
▬ آیا این شیوه‌ی ترویج دموکراسی، با منطق دموکراسی سازگاری دارد؟
▬ با این حال، زمانی که یک پروژه‌ی یا فرایند، در پاسخ به پرسشی اساسی از مبانی خود، درمانده و ناتوان نشان می‌دهد، می‌کوشد پاسخ به آن را در جایی دیگر یافته و ارائه کند.
▬ به عبارت دیگر، زمانی که پرسش از استمرار پروژه‌ی دموکراسی‌گستری از طریق جنگ و اعمال زور، پاسخ در خور خویش و به لحاظ منطقی، قانع‌کننده را نمی‌یابد، غرب می‌کوشد پاسخ آن‌را در جایی دیگر نشان دهد. یک فوت و فن فرهنگی شعبده‌گون در کار است. دست‌های شعبده‌باز، حواس‌ها را به جاهایی غیر از جواب واقعی معطوف می‌دارد. به زعم نگارنده، توجه به مقوله‌ی «استعمار فرهنگی»، می‌تواند پاسخ در خوری به این پرسش بدهد.

░▒▓ شعبده غرب در رسالت روشن‌فکر و نقد فرهنگ
▬ فرایند سلطه‌ی استعماری غرب بر ملت‌ها و کشورهای غیر غربی، بالاخص خاورمیانه، در حدود دو سده است که از طریق استعمار فرهنگی صورت می‌گیرد. «استعمار فرهنگی»، به لحاظ واژه‌شناسی، اشاره به طلب عمران و سازندگی فرهنگی از غرب از سوی کشورهای غیر غربی دارد. برای سر راست و روشن شدن این تعبیر، بایستی به چند نکته مهم و در عین حال، ساده، توجه کنید.
▬ اول اینکه اگر در گفتمان جهانی، غرب و غربی‌ها، پیوسته در نظر غیر غربی‌ها (شرقی‌ها)، برتر، صاحب خرد، متمدن‌تر، تواناتر و نظایر آن‌ها جلوه کنند و غیر غربی‌ها، ناتوان‌تر، پست‌تر، عقب‌مانده‌تر و نظایر آن‌ها قلمداد شوند، طبیعی است که جبهه‌ی پست‌تر و عقب‌مانده‌تر، از طرف مقابل، طلب عمران و سازندگی نماید.
▬ دوم اینکه استعمار در باب «استفعال»، به معنای طلب عمران است، و لذا، استعمار فرهنگی، به معنای طلب عمران و ساختن فرهنگ خواهد بود.
▬ سوم اینکه با توجه به رابطه‌ی فرهنگ و زبان، می‌دانیم که فرهنگ نیز بیش از هر مقوله‌ی دیگری، متکی بر مفهوم‌سازی و ایجاد معنا در یک نظام اجتماعی است.
▬ و مطلب چهارم و نتیجه اینکه، استعمار فرهنگی، اشاره به فرایندی دارد که غیر غربی‌ها، از فرهنگ غربی، طلب مفهوم‌سازی و ایجاد معنا در فرهنگ خود را می‌نمایند. به عبارت دیگر، این، خود غیر غربی‌ها و خصوصاً تیپ‌های «روشنفکر» هستند که مشتاقانه، مفاهیم فرهنگ غربی را پذیرفته و طلب می‌کنند.

░▒▓ کنکاش در عمق تناقض
▬ غرب، مدعی است که خود «مردم» و ملت‌های غیر غربی،‌ خواستار دموکراسی غربی هستند.
▬ در این میان، دو دسته از عوامل به عنوان مهم‌ترین موانع بسط دموکراسی معرفی می‌شوند: حکومت‌های دیکتاتور حاکم بر این جوامع، نظیر حاکمان سابق کشورهای مصر، تونس، لیبی، سوریه، و نیز، گروه‌های مقاومت نظیر ایران، لبنان، فلسطین و سوریه.
▬ بنابراین، غرب، مدعی است که «ملت‌های» غیر غربی، خواستار دموکراسی غربی (لیبرال-دموکراسی) هستند، و موانع مذکور، به عنوان مهم‌ترین عوامل در برابر این خواست عمومی قرار دارند.
▬ اما روشن است که چرا غرب، چنین ادعایی دارد. غرب و فرهنگ غربی، با برتر نشان دادن الگوی لیبرال-دموکراسی (دموکراسی غرب) بر الگوهای سیاسی کشورهای خاور میانه و در رأس آن‌ها، مردم‌سالاری دینی، کوشیده است تا این باور را تبدیل به باوری عمومی نماید که الگوهای سیاسی غیر غربی، ناکارآمد، عقب‌مانده، پست‌تر و نظایر آن‌ها است و لیبرال-دموکراسی، به عنوان الگوی برتر، پیشرفته‌تر، کارامدتر و نظایر آن‌ها شناخته می‌شود.
▬ در این گفتمان، روشن است که خود غیر غربی‌ها، خواستار الگوی پیشرفته‌تر، برتر و کارآمدتر خواهند بود. بنابراین، غیر غربی‌ها، بالاخص مردم این کشورها، خود، خواستار دموکراسی غربی هستند و غرب، تنها بر علیه موانع پیش روی این خواست عمومی، اقدام به لشکرکشی نظامی می‌نماید.
▬ با این حال، نگارنده، مدعی است این ادعای غربی‌ها، در عمل، دچار یک نقیصه‌ی اساسی شده است و آن ادعاهای شیخ‌نشین‌های عرب هم‌پیمان با غرب در خاورمیانه و دموکراسی‌خواهی آن‌ها است در حالی که الگوی حاکم بر کشور آن‌ها، از اساس، با دموکراسی غربی، ناسازگار است. روشن است که ادعای غرب در دموکراسی‌خواهی صادقانه نیست. آن‌ها آشکارا حامی منافع خود در قدرت‌های غیر دموکراتیک دنیا هستند. آن‌ها از عربستان و قطر و بحرین و... حمایت می‌کنند. به عنوان مثال، می‌توان به موضع‌گیری اخیر سعد الفقیه در برابر آل سعود و سخن گفتن وی از بسط انقلاب عربی به عربستان اشاره کرد. نکته‌ی جالب توجه این است که وی که تا چندی پیش از اعضاء القاعده محسوب می‌شده است، اکنون منتقد جدی نظام آل سعود است. این نمونه به خوبی گویای این مسئله است که شیخ‌نشین‌های عرب، که الگوهای سیاسی حاکم در کشور آن‌ها، هیچ مطابقتی با دموکراسی غربی(لیبرال-دموکراسی) ندارد، به طرزی عجیب، امروزه از هم‌پیمانان سرسخت غرب بوده و البته تا زمانی بقای آن‌ها تضمین شده است که به عنوان کاتالیزورهای بسط پروژه‌ی دموکراسی‌گستری، محسوب شوند.
▬ بنابراین، به نظر می‌رسد پاسخ غرب، به پرسش اصلی این نوشتار، حتی اگر در چارچوب الگوی استعمار فرهنگی، فهم و قلمداد گردد، باز هم پاسخی مقنع نیست، و واجد تناقض‌های درونی است.
▬ اگر طلب دموکراسی غربی (لیبرال-دموکراسی) و ساخت ساز و کارهای آن، در خاورمیانه، برخاسته از خواست و طلبی از سوی غیر غربی‌ها باشد، چگونه برخی از کشورهای خاورمیانه، نظیر قطر، عربستان سعودی، امارات متحده‌ی عربی و نظایر آن‌ها که الگوی سیاسی حاکم بر آن‌ها، هیچ مناسبتی با دموکراسی ندارد، شامل این قاعده نمی‌گردند؟
▬ به چه دلیل مصر، تونس، لیبی و اکنون، سوریه، بایستی تحت تأثیر امواج بهار عربی و پیامدهای دموکراسی‌خواهانه‌ی آن قرار گیرند، اما کشورهایی نظیر عربستان سعودی، امارات، کویت، قطر و نظایر آن‌ها، از این قاعده مستثنا شوند؟ اگر خواست عمومی و مردمی، مبنی بر قبول دموکراسی غربی در کشورهای خاورمیانه وجود دارد، چرا همین مردم، به حکومت‌های موروثی نظیر آل سعود رضایت دارند؟ آیا رضایت دارند؟ یا وانمود می‌شود رضایت دارند. روشن است که ادعای غرب در دموکراسی‌خواهی صادقانه نیست. ادعای روشن‌فکری غرب‌زده هم در دموکراسی‌خواهی صادقانه نیست.
▬ به عبارت دیگر، تلاش غرب، برای نهادینه کردن یا نهادینه نشان دادن مفهوم دموکراسی غربی(لیبرال-دموکراسی) در بطن جوامع غیر غربی و خاورمیانه‌ای، از طریق استعمار فرهنگی، دستکم تاکنون، صرفاً برساخته‌ای رسانه‌ای یا فریبی سیاسی است. این تناقض یا فریب سیاسی، زمانی خود را نشان می‌دهد که در این پرسش تدقیق کنیم که اگر دموکراسی‌خواهی، برخاسته از خواستی مردمی است، چرا در برخی از کشورها، نظیر قطر و امارات، این خواست وجود ندارد یا برجسته نمی‌شود؟
▬ به نظر می‌رسد پاسخ این سوالات را بایستی در تناقض‌های لیبرال-دموکراسی و باور عمومی به آن، در خاورمیانه جست.
▬ در واقع، تلاش غرب در این چارچوب، برای نهادینه کردن امواج بظاهر خوشایند حاکمیت الگوی لیبرال-دموکراسی، خصلتی دو سویه دارد که برخاسته از خصایص دو وجهی لیبرال-دموکراسی است. لیبرال-دموکراسی، از سویی واجد مقوله‌هایی نظیر آزادی، برابری و مشارکت سیاسی، حقوق بشر، حق رأی برای زنان و نظایر آن‌ها است. این خصایص، در کشورهایی نظیر مصر، تونس، لیبی و نظایر آن‌ها بایستی محقق شود و از سوی دیگر، واجد خصیصه‌هایی نظیر رفاه دنیوی، توسعه و پیشرفت مادی، اقتصاد آزاد و لیبرالی و نظایر آن‌ها است که در کشورهایی نظیر عربستان سعودی، قطر، امارات و نظایر آن‌ها تبلیغ و ترویج می‌شود.
▬ به این ترتیب، الگوی غربی لیبرال-دموکراسی، می‌تواند هم برای کشورهای دموکراسی‌خواهی نظیر مصر و تونس مفید باشد، و هم برای کشورهایی رفاه‌طلبی نظیر قطر و امارات. لیبرال-دموکراسی. برای همه، خوب است مگر کسانی که با ارائه‌ی آن از سوی «غرب» و سلطه‌ی حاکم بر آن، مخالفت ورزند.
▬ بنابراین، روشن است که برخی کشورهای منطقه، نظیر ایران یا سوریه یا بحرین، اگر به بهترین الگوی دموکراسی مستقل هم دست یابند، یا تن به هرگونه اصلاحات سیاسی هم بدهند، مادامی که در مقابل کشورهای غربی و استعمار آن، قرار گیرند، پَست‌تر، عقب‌مانده‌تر و بیش از هر الگوی دیگری، از لیبرال-دموکراسی و ویژگی‌های آن به دور بوده و لذا نیازمند تغییر نظام‌های سیاسی محسوب می‌شوند.
▬ مهم این است که آیا مردم، فریب شعبده را می‌خورند یا نه؟ آیا زوایای این تناقض، از سوی گروه‌های فکری برای مردم گشوده و رمز گشایی می‌شود. فکر می‌کنم که ضد غرب بودن رادیکال، در شرایط فعلی، رسالت سیاسی اصلی روشن‌فکر متعلق به مردم است.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.