فیلوجامعه‌شناسی

پیش‌فرض‌های چشم‌انداز بوم‌شناختی در نظریه اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت آزاد از تامس چیبوكاس، رندال لیته و دیوید وایز؛ فقط ایده‌ای برای تأمل بیشتر


░▒▓ پیش‌فرض اول
• یک پیش‌فرض اساسی در چشم‌انداز بوم‌شناسی، این است که رشد و تغییر، در نتیجه‌ی كنش متقابل بین «چیز»ی که تغییر می‌کند و زمینه‌ی محیطی آن روی می‌دهد. این فرض را عموماً همه می‌پذیرند.
• می‌گوییم «چیز» («thing»)، چون این دیدگاه نظری همان طور که بر افراد اِعمال می‌شود، بر خانواده‌ها و دیگر موجودات (مانند مدارس، کارگاه‌ها و…) نیز قابل انطباق است. مرور گران‌قدری که بوبلز و سنتاگ از نظریه‌ی بوم‌شناسی انسانی به عمل آورده است، خاطر نشان می‌کند که این نظریه با جامعه‌شناسی، جغرافیا، علوم سیاسی و اقتصادی، و روابط انسان محیط مرتبط است.
• ویژگی مهم فرض اساسی‌ای که در بالا ذکر شد، ابرام بر كنش متقابل است؛ یعنی نمی‌توان به سادگی گفت که افراد و خانواده‌ها توسط زمینه‌ها و تأثیرات محیطی شکل می‌گیرند، بلکه آنان نیز بر زمینه‌های محیطی تأثیر گذارند.
• برای مثال، كودكی (یک فرد) را مد نظر آورید. یک متغیر محیطی زمینه‌ای مهم برای یك كودك، شخصیت و دیگر ویژگی‌های مادرش است. آیا مادر، از مادر بودنش دل‌خوش و راضی است؟ آیا مادر دوست دارد که كودكش را در آغوش بگیرد، یا بیشتر مایل است به او اجازه دهد تا برای خودش فضای شخصی بیشتری داشته باشد؟ اگر مادر علاقه به در آغوش گرفتن بچه‌هایش داشته باشد، ولی بچه‌ها کج خلقی کنند چه اتفاقی می‌افتد؟ در حالت کلی، آنچه که بین مادران و فرزندان روی می‌دهد، یک فرایند انطباق دو طرفه‌ی مستمر است (برای مثال، ایجاد الگوهای غذایی جدید که برای هر دو قابل مصرف باشد)؛ این فرایند انطباق، طی زمان و متناسب با هر یک از طرفین که بر طرف دیگری تأثیر می‌گذارد بسط می‌یابد. نظریه‌ی بوم‌شناسی این نوع فرایند‌های انطباقی را به طرز دقیقی پیش‌بینی می‌کند.
• آنچه تا این اندازه مجمل توصیف کردیم، از صمیمی‌ترین زمینه‌های بشری است (انواع چیزهایی که درون خانواده‌ها روی می‌دهند). در عین حال، خانواده یك نوع از زمینه‌هایی است که افراد در آن «می‌گنجند» («contains»).

░▒▓ پیش‌فرض دوم
• پیش‌فرض دوّم چشم‌انداز نظری بوم‌شناختی این است که سطوح مختلفی از زمینه‌های محیطی وجود دارند: زمینه‌های سیستمی خرد، میانه، برونی، و كلان پرداخته‌اند. این سیستم‌ها، یا زمینه‌های نفوذ، به ترتیب اشاره دارند بر: ترتیباتی که افراد عضوی از آن هستند و مستقیماً از آن تأثیر می‌گیرند (مانند خانواده و مدرسه)، روابط موجود بین ترتیباتی که افراد در آن‌ها قرار دارند (مانند همسایه‌ها و مهد كودك)، ترتیباتی که افراد جزئی از آن نیستند، ولی از آن به طور غیرمستقیم تأثیر می‌گیرند (مانند محل کار والدین)، و سطحی وسیع‌تر شامل ارزش‌ها و ایدئولوژی‌ها که زمینه‌های کلی را برای دیگر سیستم‌ها تدارک می‌بینند (مانند سطوح خشونت خانوادگی در یک جامعه). فرض بر این است که هر یک از این سطوح بوم‌شناختی یا سیستم‌ها، به طور مستقیم، یا به واسطه‌ی دیگر سیستم‌ها بر افراد تأثیر می‌گذارند.
• برای مثال، در مورد یک خانواده، سیستم خرد علاوه بر خانه، شامل محیط همسایگی محل اقامتشان نیز می‌شود. سیستم میانه برای یک خانواده، کلیسا یا مرکز اجتماعات و ارتباطات آن‌ها با مركز بهداشت محل است، و یک سیستم خارجی نسبت به خانواده، شورای دانش‌آموزی یا انجمن مالیاتی محل است. سیستم كلان هم محیطی مثل تصمیمات جهانی در مورد جنگ یا صلح است.
• تا به اینجا، تأکید ما بر این بود که افراد (و گروه‌ها) درگیر كنش متقابل مستمر با هر یک از سطوح زمینه‌ای هستند (از عوامل محیطی خاص در سطوح تأثیر می‌گیرند و بر آن‌ها تأثیر می‌گذارند).

░▒▓ پیش‌فرض سوم
• فرض سوّم نظریه‌ی بوم‌شناسی یک گام دیگر به جلو بر می‌دارد، و می‌گوید که این سطوح محیطی نیز مدام، سرگرم كنش متقابل با یکدیگر هستند. شناخت این فرض اساسی (فرضی که مستقیماً از دیدگاه زیست‌شناختی بر ماهیت اكوسیستم‌ها اقتباس شده)، حایز اهمیت است. چشم‌انداز بسیار مهمی که از این فرض به دست می‌آید عبارت است از این كه همه‌ی افراد و همه‌ی گروه‌ها در زمینه‌هایی با مختصات زمینه‌ای رشد می‌کنند که خود این محیط‌ها از محیط‌های دیگر تأثیر می‌پذیرند و به آن‌ها تأثیر می‌گذارند.
مآخذ:...
هو العلیم

نوشتن نظر
Your Contact Details:
نظر:
<strong> <em> <span style="text-decoration:underline;"> <a target=' /> [quote] [code] <img />   
Security
کد آنتی اسپم نمایش داده شده در عکس را وارد کنید.