فیلوجامعه‌شناسی

مقالات و يادداشتهاي روز

سرفصل‌های دروس دوره كارشناسی ارشد-رشته علوم اجتماعی‏-روان‏شناسی اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

شامل ادامه مطلب...آخرین بازنگری گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران


---------------------------------------
░▒  تعریف
روان‏شناسی اجتماعی مطالعه نظام‌مند تعاملات  انسانی، نهادها، سازمان‏ها و كنش‏های متقابل در مقیاس های خرد و نهادی اجتماعی است.
---------------------------------------
░▒ هدف
هدف دوره كارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی‏ـ‏‏ روان‏شناسی اجتماعی تربیت و تأمین نیروی انسانی ماهر و متخصص در حوزه‏های مختلف روانشناسی اجتماعی برای انجام امور پژوهشی، آموزشی و مدیریتی و برنامه‏ریزی در زمینه‏های مختلف اجتماعی است.
---------------------------------------
░▒ ضرورت و اهمیت
ضرورت دوره كارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی‏ـ‏‏ روان‏شناسی اجتماعی پاسخگویی به نیازهای پژوهشی، آموزشی و مدیریتی و برنامه‏ریزی ارگانها و سازمان‏های دولتی و غیر دولتی مختلف در زمینه‏های مختلف اجتماعی  است.
---------------------------------------
░▒ نقش و توانایی
فارغ‏التحصیلان این دوره در زمینه روانشناسی اجتماعی و تحقیقات بنیادی و كاربردی در این رشته توانایی و مهارت لازم كسب می‏كنند و ضمن كسب توان تجزیه و تحلیل مسائل روانشناسی اجتماعی، به امور پژوهشی، آموزشی و مدیریتی و برنامه‏ریزی در مؤسسات دولتی و غیر دولتی مختلف در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی می‏پردازند.

ادامه...

آخرین بروز رسانی در چهارشنبه, 15 آذر 1391 ساعت 10:12 ادامه مطلب...

سرفصل‌های دروس دوره كارشناسی ارشد-رشته علوم اجتماعی‏-پژوهش علوم اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

شامل ادامه مطلب...آخرین بازنگری گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران


---------------------------------------
░▒ تعریف
پژوهش علوم  اجتماعی مطالعه  نحوه پژوهش  نهادها، سازمان‏ها و كنش‏های اجتماعی و تحلیل و تفسیر ریشه‏ها، زمینه‏ها، علل و عوامل مسائل اجتماعی است.
---------------------------------------
░▒ هدف
هدف دوره كارشناسی ارشد پژوهش علوم  اجتماعی تربیت و تأمین نیروی انسانی ماهر و متخصص برای انجام امور پژوهشی، آموزشی و مدیریتی و برنامه‏ریزی در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی و مسائل اجتماعی است. تأكید اصلی این رشته، آموزش و ترویج كندوكاوهای میدانی در مورد مسائل اجتماعی كشور و تحلیل و تفسیر ریشه‏ها، زمینه‏ها، علل و عوامل آنها، توصیف و تحلیل گستردگی آنها در جامعه و نهایتاً تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از این مطالعات برای حل مسائل اجتماعی است.
---------------------------------------
░▒ ضرورت و اهمیت
ضرورت دوره كارشناسی ارشد پژوهش علوم  اجتماعی پاسخگویی به نیازهای پژوهشی، و مدیریتی و برنامه‏ریزی ارگانها و سازمان‏های دولتی و غیر دولتی مختلف در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی و مسائل اجتماعی است.
---------------------------------------
░▒ نقش و توانایی
فارغ‏التحصیلان این دوره در پژوهش و تحقیقات بنیادی و خاصه كاربردی در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی و به ویژه مسایل اجتماعی توانایی و مهارت لازم كسب می‏كنند و ضمن كسب توان تجزیه و تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی به امور پژوهشی، آموزشی و مدیریتی و برنامه‏ریزی در مؤسسات دولتی و غیر دولتی مختلف در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی می‏پردازند.

ادامه...

آخرین بروز رسانی در چهارشنبه, 15 آذر 1391 ساعت 10:12 ادامه مطلب...

سرفصل‌های دروس دوره كارشناسی علوم اجتماعی

فرستادن به ایمیل چاپ

شامل ادامه مطلب...آخرین بازنگری گروه جامعه‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران


سرفصل‌های دروس دوره كارشناسی علوم اجتماعی-گرایش پژوهشگری

░▒▓ مشخصات كلی
░ تعریف
پژوهشگری اجتماعی مطالعه نحوه پژوهش نهادها، سازمان‏ها و كنش‏های اجتماعی و تحلیل و تفسیر ریشه‏ها، زمینه‏ها، علل و عوامل مسائل اجتماعی است.
░ هدف
هدف دوره كارشناسی پژوهشگری تربیت و تأمین نیروی انسانی ماهر برای انجام امور پژوهشی، مدیریتی و برنامه‏ریزی در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی و مسائل اجتماعی است.
░ ضرورت و اهمیت
ضرورت دوره كارشناسی پژوهشگری اجتماعی پاسخگویی به نیازهای پژوهشی و برنامه‏ریزی ارگانها و سازمان‏های دولتی و غیردولتی مختلف در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی و مسائل اجتماعی است.
░ نقش و توانایی
فارغ‏التحصیلان این دوره در پژوهش و تحقیقات بنیادی و خاصه كاربردی در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی و به ویژه مسایل اجتماعی توانایی و مهارت لازم كسب می‏كنند و ضمن كسب توان تحلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی به امور پژوهشی، مدیریتی و برنامه‏ریزی در مؤسسات دولتی و غیردولتی مختلف در زمینه‏های مختلف اجتماعی و فرهنگی می‏پردازند.
░ طول دوره و شكل نظام
طول دوره كارشناسی پژوهشگری چهار سال تحصیلی است. نظام آموزشی دوره كارشناسی پژوهشگری اجتماعی واحدی و مطابق با آیین‏نامه دوره كارشناسی مصوب شورای عالی برنامه‏ریزی است كه در آن هر سال تحصیلی شامل دو نیمسال و هر نیمسال شامل شانزده هفته كامل آموزشی است.
ادامه...

آخرین بروز رسانی در چهارشنبه, 15 آذر 1391 ساعت 10:13 ادامه مطلب...

همبستگی مکانیکی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد 


 

• امیل دورکیم، «تقسیم کار اجتماعی» را با تشخیص این نکته آغاز می‌کند که تخصصی شدن شغل، صرفاً نقشی مهم در پیشرفت اقتصادی و ارتقاء تولید و کارآمدی بازی نمی‌کند، بلکه کارکرد اخلاقی مهمی در ایجاد یا بقاء همبستگی اجتماعی و وحدت اخلاقی دارد.
• او تاریخ را به دو دوره مدرن و سنتی تقسیم کرد. آن دو را با عناوین همبستگی مکانیکی و همبستگی ارگانیکی معرفی نمود.
• در نظر دورکیم، شاخص همبستگی مکانیکی، جامعه‌ای همگن و یکپارچه و عمیقاً متکی بر «آشنایی ذاتی» (natural friendship) است. این، بدان معناست که تقسیم کار از همشکلی برمی‌آید.
• دورکیم اضافه می‌کند که این همشکلی، متکی بر همه‌گیری و یکپارچگی یک سیستم اخلاقی و حقوقی است. نظم اخلاقی منسجم و مستحکم، و نظام حقوقی سرکوبگری که تک تک اعضای جامعه عاملان آن هستند، رفتار انسانی را از طریق نهادهای جبری و قوانین کیفری (از آن نوع که در یونان و روم رایج  بود) کنترل می‌کنند.
• استحکام و ریزبینی در قانون جزاء است که جامعه‌ای با محدودیت‌های روشن و مبانی تعریف شده، در عین انسجام درونی فراهم می‌کند. طوری که هر کس همان جایی هست که باید باشد.
• دورکیم این همبستگی مکانیکی را در قوانین مستحکم «عهد قدیم»، مخصوصاً در متن خروج بنی‌اسرائیل از کنعان و کتاب دوم و سوم تورات می‌بیند. چنین خصلت و خویی در محاکم آتن، در الواح دوازده گانه، و در روم باستان دیده می‌شود.
• در صورتبندی اجتماعی قدیم، این، مردم هستند که به طور کلی، به پی‌گیری جرم یا بی‌گناهی می‌پردازند و درباره آن اعلام نظر می‌کنند. یعنی ضمانت‌های اخلاقی و حقوقی در عین استقرار و استحکام، متمرکز و نهادینه نیستند.
• بنابراین جرم، سرپیچی از قوانین خاص یا حتی تخلف از زندگی فیزیکی اجتماع نیست؛ بلکه جرم، نوعی نسخ اراده جمعی و ارزش‌های آن بود.
• نزد قدما، جرم، خطرناک بود، نه به این دلیل که مستقیماً جامعه را تهدید می‌کند، بلکه به این دلیل که کلاً امری مذموم است؛ جرم، احساسات جمعی را جریحه‌دار می‌کرد، و بنابراین، مورد پیگیری قرار می‌گرفت و با شدت بیشتری تنبیه می‌شد. در جامعه‌ای که بر محور مجموعه‌ای از باورها شکل بگیرد، جرم، نوعی حتک حرمت اخلاقیات است.
• از این قرار، قانون و مجازاتی که احساسات عمومی را برمی‌انگیزد، همچنین این کارکرد را هم دارد که جامعه را به لحاظ نهادی نیرومندتر و مستقیم‌تر می‌سازد. این، کارکرد ارتکاب به انحرافات اجتماعی است.

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 20 دی 1390 ساعت 16:23

مکاتب در فلسفه‌ی روش علوم اجتماعی / بخش سوم: اثبات‌گرایی

فرستادن به ایمیل چاپ

تیم ادامه مطلب...می


می‌توانیم استدلال کنیم که مردم نسبت به محیط خود آن چنان واکنش نشان می‌دهند که مولکول‌هایی «مضطرب» در مایع جوشان؛ بی‌گمان، علم تاکنون به این پرسش پاسخ نگفته است که مولکول‌ها چگونه می‌اندیشند. پس آیا ضرورت دارد که این سؤال را از مردم بپرسیم که چگونه می‌اندیشند؟ در واقع ما می‌توانیم باورهای مردم را برحسب پاسخی که به محرک‌ها می‌دهند و نه چیزی بیش از این پاسخ‌ها درک کنیم و به راین اساس خواهان تبیین و پیشگویی رفتار آن‌ها باشیم. اگر چنین است، آیا می‌توانیم مدعی شویم که چیزی از آزادی عمل به رایمان باقی می‌ماند؟ به این معنی که آیا ما می‌توانیم تا اندازه‌ای ورای کنترلی که محیط برما همچون مولکولی اعمال می‌کند، بر سرنوشت خود مؤثر واقع شویم؟ به بیان دیگر آیا ما همانگونه که به محیط «منفعلانه عکس‌العمل نشان می‌دهیم» می‌توانیم «فعالانه عمل خود را برآن تحمیل کنیم؟» برخی آزمایشات در علوم اجتماعی محیط متغیری را در نظر می‌آورند و آنگاه بررسی می‌کنند که مردم چگونه عکس‌العمل نشان می‌دهند. آیا حیات اجتماعی به راستی اینچنین است؟ بی‌تردید، آزمون‌های آزمایشگاهی مصنوعی‌اند وبازتاب پیچیدگی‌ها، تصمیم گیری‌ها وتناقضات درگیر در جامعه نیستند.
      اگر ما خود را محصول محیطمان بدانیم (که توسط آن ایجاد می‌شویم) بنابراین تا اندازه‌ای آببنه سانی از آن خواهیم بود. و این محیط است که ماهیت و وجود ما را تعریف می‌کند. بر این اساس در تحقیقاتمان نیازمند نخواهیم بود که مستقیماً به مردم مراجعه کنیم چرا که می‌توانیم رفتار آینده‌ی ایشان را پیشگویی نماییم. چنین موضعی که به همین سادگی بیان شد نگرش دو مکتب فکری در روش‌شناسی علوم اجتماعی است: رفتارگرایی و اثبات‌گرایی. از نگاه یک اثبات‌گرا، عالمان علوم اجتماعی باید پدیده‌های اجتماعی را «به همان سان بررسی نمایند که یک فیزیکدان، شیمیدان یا زیست‌شناس موضوعات نامکشوف در قلمرو علمی را».
      عینیت‌گرایی جامعه‌شناختی در منظر اثبات‌گرایان همچنین علوم طبیعی تعریف می‌شود وحیات اجتماعی نیز به همان شیوه پدیده‌های طبیعی تبیین می‌شوند. در این صورت می‌توانیم مشخصه این منظر را که به علوم اجتماعی به مثابه علمی طبیعی می‌نگرد چنین بیان داریم: تبیین وپیش بینی رفتارها، پدیده‌ها و پیگیری عینی، مستلزم آن است که محقق خود را از موضوع تحقیقش «جدا» نماید. تحقیقی که این شیوه را در بررسی خود به کار گیرد نتیجه‌ای «درست» دقیق و قوانینی «جهانشمول» درباره‌ی رفتار انسانی به دست خواهد داد. برای دستیابی به این مقاصد باید بتوانیم مشاهدات خود در مورد پدیده‌های اجتماعی را تعمیم دهیم تا حکمی در مورد رفتار تمام انسانها به دست آوریم. پوزیتیویسم روی آن دارد تا در سایه‌ی چنین فرآیندی رفتار انسانی را در چهار چوب علت و معلول تبیین نماید (در مثالی که گفته شد، علت گرماست و معلول تحرک مولکول‌ها در مایعی است که دمای آن افزایش می‌یابد). بنابراین اطلاعات نیز باید از خلال محیط اجتماعی و عکس‌العمل‌های افراد جمع‌آوری شوند. پوزیتیویسم در بذل توجه به این شیوه‌ی جمع‌آوری اطلاعات با رویکرد دیگری در روش‌شناسی اجتماعی آوایی مشابه افکنده است و آن تجربه‌گرایی است.
منابع:...

کاوش‌های باستانشناختی در فکر جهانی‌شده امروزین

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد


░▒▓ دوره زمین‌شناختی اول: غلبه نگاه اسطوره‌ای و ادیان باستانی در اسکندریه و یونان.
░▒▓ دوره زمین‌شناختی دوم: چرخش میلتوسی که واکنشی به نابسندگی اسطوره‌ها و ادیان باستانی و کوششی بود برای رسیدن به درکی مادی از دنیا که مشخصاً با طالس میلتوسی تاریخ‌گذاری می‌شود.
░▒▓ دوره زمین‌شناختی سوم: چرخش مابعدالطبیعی که خصوصاً با فیثاغورث در جنوب ایتالیا و سقراط در یونان شناخته می‌شود، واکنشی است به نابسندگی تبیین‌های سکولار دنیا و تأکید بر ضرورت مابعدالطبیعه، به عنوان فرض ضروری توضیح جهان.
░▒▓ دوره زمین‌شناختی چهارم: چرخش دینی که خصوصاً با فلوطین و اریگن، و خصوصاً با آگوستین قابل شناسایی است که واکنشی است به نابسندگی تبیین‌های سکولار و مابعدالطبیعی برای حل معضل اخلاقی حیات انسانی است.
░▒▓ دوره زمین‌شناختی پنجم: چرخش سکولار که خصوصاً با نبردهای صلیبی و گسترش هنر گوتیک و رجعت به ادبیات رومی و ایتالیایی شناخته می‌شود که واکنشی بود به نابسندگی تبیین‌های دینی و مابعدالطبیعی، و تلاش برای بازگشت به عظمت یونان باستان پیشاسقراطی و روم پیشامسیحی.
░▒▓ دوره زمین‌شناختی ششم: چرخش زبان‌شناختی که خصوصاً با انتشار کتاب پرینسیپیا ماتماتیکای راسل و مور شناخته می‌شود که واکنشی بود به نابسندگی زبان برای بازنمایی حقیقت، و رفته رفته، اذعانی شد به ناتوانی خرد در دستیابی به هر نوع حقیقت، اعم از حقیقت تجربی و تکنیکی(مدرنیسم آنگلوساکسونی) و حقیقت سوبژکتیو و استعلایی(مدرنیسم کانتیننتال) و حتی حقیقت مابعدالطبیعی و سنتی (پیشامدرنیسم). اعترافی شد به انهدام حقیقت.
░▒▓ اکنون: تقلا برای حفظ تمدن، در مقابل نسلی که نابودی حقیقت را باور کرده‌اند و فریاد می‌زنند: «بزن بر طبل بی‌عاری که دنیا نیست جز فساد و باد». آنها آماده‌اند تا هر چه در طول تاریخ انباشته شده را فراموش کنندو تنها به لذت فکر کنند. چنین نخواهد ماند...

آخرین بروز رسانی در دوشنبه, 19 دی 1390 ساعت 22:17

وجدان جمعی

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشت ادامه مطلب...آزاد


• امیل دورکیم در تز دکتری‌اش، به بیان بسط و تکامل سازمان جامعه می‌پردازد. این کار را با رصد سیری از جامعه از یونان باستان و روم، تا جامعه صنعتی مدرن انجام می‌دهد.
• بخشی از کتاب که به همبستگی مکانیکی در گذشته می‌پردازد، به ارجاعاتی کاملی از متون هومر، افلاطون، ارسطو، هراکلیتوس، هزیود، پلوتارچ، پلینی، تاسیتوس، سیسرو، سرویوس تالیوس، دیادوروس و دیانوزیس مجهز شده است.
• او در جریان تأمل در کتاب «سیاست» ارسطو، در می‌یابد که مفهوم یونانی «آشنایی ذاتی» (natural friendship)، ابزاری برای ایجاد وحدت و هدفی بالاتر در جامعه است. دوستی، شرایط مثبت اجتماعی‌ای را برای کنش متقابل در گروه‌های کوچک و نیز برای شکل‌گیری نقش‌های اجتماعی، ایجاد می‌کند. این، آغاز تقسیم کار است.
• وحدت و همبستگی جوامع باستانی، با یک نظام باورِ مشترک جمعی یا «آشنایی ذاتی» حفظ می‌شود. این باورِ مشترک جمعی یا «آشنایی ذاتی»، نوعی شباهت و تشابه میان افراد ایجاد می‌کند که منشأ اتحاد و همبستگی است.
• همبستگی و یکپارچگی جامعه، از «آشنایی ذاتی» حاصل می‌شود و ریشه «آشنایی ذاتی»، در تقسیم کار خانواده و روابط بین دوستان و همالان است. خوب که بنگریم، در می‌یابیم که «آشنایی ذاتی» متکی بر نقش گروه است. چون طبیعت و ذات و جوهر، همان چیزی است که پیش از من بوده و پس از من نیز خواهد بود. پیش از من بوده و پس از من نیز خواهد بود. پیش از من بوده و پس از من نیز خواهد بود.
• در دستگاه نظری دورکیم، «آشنایی ذاتی» به این معنای «گروه»‌گرا که پیش از من بوده و پس از من نیز خواهد بود، صورت بنیادین و حاق و ریشه همبستگی قلمداد می‌کند که در شرایط پیچیده‌تر، باید بر مبنای همین صورت اولیه فهم شود.
• پس: «مجموعه‌ی باورها و احساسات عمومی و آن چه میان شهروندان در یک جامعه مشترک رایج است، سیستمی معین از چیزی را شکل می‌دهد که مستقل از افراد، به حیات خویش ادامه می‌دهد؛ ... می‌توان آن را ”وجدان جمعی یا مشترک“ نامید».
• گر چه آگاهی جمعی می‌تواند صرفاً از طریق افراد به وجود آید، ولی به عنوان نیروی اخلاقی عینی و مستقل از افراد، واجد حیاتی برای خویش و مستقل از آن‌ها نیز هست.
• بدین ترتیب، دورکیم نظریه قرارداد اجتماعی و دیدگاه نفع‌گرا که همبستگی اجتماعی را متکی بر علایق فردی، عقلانیت بازاری و رقابت نابرابر نشأت می‌گیرد، رد می‌کند.

دورکیم و مسأله هابزی نظم

فرستادن به ایمیل چاپ

برداشتادامه مطلب... آزاد


• تالکُت پارسنز می‌گوید: «نقطه‌ی عزیمت تحقیقات دورکیم، مشکلی بود که در نظریه نظم هابزی دیده می‌شد».
• امیل دورکیم در آثار نخستین‌اش، مشغول تأمل درباره‌ی ماهیت آگاهی جمعی و نظم اجتماعی بود. البته این پرداخت، در آثار بعدی با ملاحظاتی در مورد فضیلت، تعلیم و تربیت، دموکراسی و عدالت اجتماعی همراه شد.

• در پرانتز: این تغییر نگاه در دورکیم پیر، در افکار متأخر برخی جامعه‌شناسان دیگر نیز مشهود است. قدری محافظه‌کاری فایق می‌آید. شاید بهتر بتوان گفت که قدری ملاحظات اخلاقی از نوع درست یا غلط داخل ماجرا می‌شود.

• ادامه: در «تقسیم کار اجتماعی» (1893) و «خودکشی» (1897)، بر موضوع تعادل کارکردی، هماهنگی اجتماعی و نظم اجتماعی تأکید دارد. جامعه، ارگانیسمی زنده با بخش‌های پیچیده و به هم پیوسته تلقی می‌شود که کارکرد آن، برآوردن نیازهای ساختاری و تکنیکی برای ثبات و نظم است.
• شکستن‌ها یا تغییرها در محیط اجتماعی، خصوصاً دگرگونی در محیط کار و خانواده و دین و اقتصاد، می‌تواند بر ترکیب کل محیط اجتماعی و توان آن در حفظ یکپارچگی اجتماعی و همبستگی مشترک تأثیر بگذارد. و اختلال در همبستگی نیز به نوبه خود، می‌تواند در ماهیت و نظم اخلاقی، یا در آسیب‌های رفتاری مانند آنومی، یا فزونی در طلاق، جرم، فردگرایی و خودکشی، تجلی یابد.

عوامل ماجرای لحظه‌نشناسی

فرستادن به ایمیل چاپ

آیت الله محمد ادامه مطلب...علی جاودان


░▒▓ عامل اول؛ عدم شناخت خطوط اصلی دین
اگر مردم خطوط اصلی دین خود را درست بشناسند، در لحظات حساس گمراه نمی‌شوند. تلاش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام این بود که با رفتار و گفتارشان این خطوط اصلی را به مردم یاد بدهند. آنها می‌کوشیدند که با سخنان خود و با کارهایی که تکرار می‌کردند، خطوط اصلی را به مردم نشان بدهند تا مردم هرگز اسیر سیاست‌بازی‌ها نشوند. ایشان در راه آموختن این خطوط اصلی هیچ کوتاهی نکردند و به أحسن وجه این کار را انجام دادند. خود ایشان نیز بسیار جدی و پیش از همه به این اصول عمل می‌کردند.
حال سؤال این است که پس چرا با این همه تلاش پیامبر و خاندانش علیهم‌السلام، باز هم عده‌ای گمراه می‌شدند؟ زیرا اگر آن مردمی را که سطح فهمشان به اندازه‌ای نیست که بتوانند مسائل را تشخیص دهند، کنار بگذاریم، عده‌ای هم بودند که اصلاً نمی‌خواستند حقیقت مسائل را بفهمند وگرنه خطوط اصلی کاملاً روشن و شفاف و تبیین‌شده بوده و هست. بنابراین شناخت خطوط اصلی دین، عامل اول تصمیم‌گیری درست در لحظات حساس است.

ادامه...

ادامه مطلب...

مکاتب در فلسفه‌ی روش علوم اجتماعی / بخش دوم: عینیت‌گرایی

فرستادن به ایمیل چاپ

تیم می


بر اساس مقدمه‌ی گفتار، عینیت‌گرایی باورداشتی است که تعمیم وتبیین را شاخص اساسی علم تلقی می‌کند. از نگاه بسیاری از محققان، مباحثی که حول اینچنین مقولاتی جریان دارند چندان در عمل به کار نمی‌آیند. در عین حال، اگر موضعی را اتخاذ نماییم که در تحقیق جامعه‌شناختی به برخی معارف ما بها دهد و شناختهایی که با ابزارهای دیگر فراهم آمده‌اند را معتبر نکند، آنگاه انتظارات ویژه‌ای از پژوهش‌های خود خواهیم داشت. در این صورت پژوهش اجتماعی چیزی فراتر از انعکاس ساده‌ی عقاید و پیش داوری‌های شخصی ما خواهد بود؛ چنین تحقیقی اثبات می‌شود، ابطال می‌گردد، تئوری‌های ما را سازمان می‌دهد و یا تعمیم می‌بخشد و شواهدی فراهم می‌آورد که نه تنها باورهای شخصی ما را به چالش می‌خوانند، بلکه پندارهای عمومی جامعه را نیز به مبارزه می‌طلبند.
      اینجاست که بحث عینیت‌گرایی در علوم اجتماعی مطرح می‌گردد. اغلب مسلم انگاشته می‌شود که اگر ارزش‌های شخصی ما وارد قلمرو تحقیق نشوند، دانش ما عینی و بی ایراد خواهد بود. بنابراین عینیت‌گرایی چنین به رشته تعریف می‌آیدکه:
     
باوری اصولی برآن که اصولی ثابت، شبکه‌ای فرازمانی یا چهارچوبی نظری وجود دارد یا باید وجود داشته باشد، به نحوی که بتوانیم برای تعیین عقلانیت چیستی، معرفت، راستی، واقعیت، خوبی ودرستی به آن پناه آوریم.
 
      روی هم رفته بسیاری از مردم پذیرفته‌اند که آنچه دانشمندان می‌گویند «درست» است. به عبارت دیگر، موضوع اصلی علوم اجتماعی، خود زندگی اجتماعی است. مردم آشکارا سازندگان حیات اجتماعی هستند، و سؤال اینجاست‌که آیا ممکن و یا مطلوب است که به عنوان یک محقق اجتماعی و یا عضوی از یک جامعه احساساتمان را در مورد جامعه‌ای که به آن تعلق داریم مسکوت بگذاریم؟ رویکردهای گوناگون به این پرسش پاسخ خواهند گفت.
منابع:...

صفحه 377 از 406